مشخصات پژوهش

صفحه نخست /تهیه نقشه توزیع مکانی سطح ...
عنوان تهیه نقشه توزیع مکانی سطح مقطع و تعداد درختان در هکتار در جنگل بلوط گلازنی شده با استفاده از روش درون‌یابی کریجینگ (مطالعه موردی: جنگل اشترمل، شهرستان بانه)
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها تعداد درختان، جنگل‌های زاگرس، سطح مقطع، کریجینگ، مدیریت پایدار.
چکیده جنگل‌های زاگرس با وسعتی حدود ۶ میلیون هکتار، ۴۰ درصد از جنگل‌های ایران را تشکیل داده و به دلیل نقش کلیدی در حفاظت خاک، تنظیم اقلیم، ترسیب کربن و تأمین معیشت جوامع محلی، از اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردارند. این جنگل‌ها که عمدتاً از گونه‌های بلوط (برودار، مازودار و ویول) تشکیل شده‌اند، در دهه‌های اخیر تحت فشار بهره‌برداری‌های سنتی مانند گلازنی، تعلیف دام و برداشت سوخت قرار گرفته‌اند که منجر به کاهش تراکم، تخریب ساختار و تنزل کیفیت اکولوژیکی آن‌ها شده است. مدیریت پایدار این جنگل‌ها نیازمند داده‌های دقیق از شاخص‌های زیست‌سنجی نظیر تعداد درختان در هکتار و سطح مقطع برابر سینه است که از معیارهای اصلی ارزیابی سلامت جنگل و برنامه‌ریزی حفاظتی به‌شمار می‌روند. روش‌های سنتی آماربرداری جنگل با محدودیت‌هایی نظیر زمان‌بر بودن، هزینه‌های بالا و ناتوانی در ارائه نمایش پیوسته از پراکنش مکانی متغیرهای جنگلی مواجه هستند. در این راستا، روش‌های زمین‌آماری مانند کریجینگ در صورت همبستگی مکانی، امکان برآورد دقیق و تهیه نقشه‌های توزیع مکانی را فراهم می‌کنند. هدف اصلی این پژوهش، تهیه نقشه‌های توزیع مکانی سطح مقطع برابر سینه و تعداد درختان در واحد سطح (در هکتار)، با استفاده از روش درون‌یابی کریجینگ، در جنگل بلوط گلازنی‌شده اشترمل به مساحت ۳۳۰۰ هکتار، واقع در شهرستان بانه (استان کردستان) به‌عنوان بخشی از جنگل‌های مهم زاگرس شمالی است. داده‌ها از ۶۵ قطعه نمونه دایره‌ای (۱۰ آری) با روش تصادفی-سیستماتیک و شبکه آماربرداری ۵۲۰ ×۵۲۰ متر جمع‌آوری شدند. قطر برابر سینه درختان (≥۵ سانتی‌متر) اندازه‌گیری و شاخص‌های تعداد درختان و سطح مقطع در هکتار محاسبه شدند. تحلیل‌های آماری شامل توصیف داده‌ها، بررسی نرمال بودن توزیع داده‌ها، تحلیل همسانگردی، بررسی روند و مدل‌سازی واریوگرافی با نرم‌افزارهای ArcGIS و Gs+ انجام شد. درون‌یابی به روش کریجینگ معمولی اجرا و دقت آن با ارزیابی متقاطع (Leave-One-Out) و شاخص‌های خطای مطلق (MAE)، ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE)، درصد میانگین خطای مطلق (rMAE) و درصد ریشه دوم میانگین مربعات خطا (rRMSE) بررسی گردید. نقشه‌های برآورد و خطای برآورد نیز تهیه شدند. نتایج توصیف آماری نشان داد که میانگین تعداد درختان ۳۴۴ اصله در هکتار (ضریب تغییرات ۶۱%) و میانگین سطح مقطع( 5/14) مترمربع در هکتار (ضریب تغییرات 6/55%) است. توزیع داده‌ها غیرنرمال بود و با تبدیل لگاریتمی نرمال‌سازی شد. تحلیل روند، ناهمگنی مکانی را در تعداد درختان نشان داد که تحت تأثیر زادآوری شاخه‌زاد و مداخلات انسانی است، در حالی که سطح مقطع روند ضعیفی در راستای شرق–غرب داشت. واریوگرام سطح مقطع (مدل گوسی و ضریب تعیین: (2/51%) ساختار مکانی متوسط (8/66%) را تأیید کرد، اما تعداد درختان (مدل نمایی و ضریب تعیین۱۹%) و ساختار مکانی ضعیف‌تر (۱/5۰%)برای نقشه‌سازی مناسب نبود.دقت روش درون یابی کریجینگ برای سطح مقطع (خطای مطلق (04/7) ریشه دوم میانگین مربعات خطا (5/8)، درصد میانگین خطای مطلق (4/48%) و درصد ریشه دوم میانگین مربعات خطا (5/58%) قابل قبول اما نسبتاً پایین بود که به ناهمگنی مکانی در جنگل بررسی شده و تعداد محدود قطعات نمونه نسبت داده شد. روش کریجینگ معمولی در برآورد متغیر سطح مقطع، به‌دلیل وجود ساختار مکانی متوسط از کارایی مناسبی برخوردار بود و امکان تولید نقشه‌های برآورد و نقشه‌های خطای آن را به‌عنوان ابزارهایی مؤثر در پایش و مدیریت جنگل فراهم کرد. با این حال، ناهمگنی مکانی موجود موجب کاهش دقت برآورد شد. اگرچه تعداد درختان دارای ساختار مکانی متوسط بود، اما به‌دلیل ویژگی‌های سایر پارامترهای نیم‌واریوگرام برازش‌شده، برای تهیه نقشه‌های مکانی مناسب ارزیابی نشد. یافته‌های این پژوهش، از طریق تولید نقشه‌های توزیع مکانی سطح مقطع، ابزاری علمی برای پایش و مدیریت پایدار جنگل‌های بلوط گلازنی‌شده زاگرس فراهم می‌آورد. این نقشه‌ها می‌توانند در شناسایی مناطق حساس و تدوین راهبردهای حفاظتی هدفمند مورد استفاده قرار گیرند.
پژوهشگران مهتاب پیرباوقار (استاد راهنما)، لقمان قهرمانی (استاد راهنما)، زهرا فلاحی (دانشجو)