|
عنوان
|
زیست جهان شکننده کشاورزان در مواجه با بحران و حکمرانی آب؛ تحلیل روایت کشاورزان شهرستان دهگلان
|
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
|
کلیدواژهها
|
بحران آب، زیستجهان شکننده کشاورزان، حکمرانی منابع مشترک، هیدرولوژی اجتماعی، شهرستان دهگلان.
|
|
چکیده
|
بحران آب در ایران، بهمثابه تراژدی طبیعی نگریسته شده و راهکارهای حل آن نیز در مباحث هیدرولوژیکی عمدتاً متمرکز، فنسالاری و فاقد سازوکارهای مشارکتی فهم گردیده است. پژوهش حاضر با رد این نگاه و با رویکردی از پایین به بالا و اتخاذ نظریهی حکمرانی منابع مشترک اوستروم و نظریهی هیدرولوژی اجتماعی در پی تحلیل روایت کشاورزان روستاهای دهگلان در مواجهه با بحران آب و ارتباط آن با زیستجهان آنها بوده است. پیشفرض اساسی چنین بوده است که کشاورزان به عنوان نخستین و مهمترین ذینفعان منابع آبی، فهم و مواجههی متفاوتی دارند که دادههای حاصل نیز بهمثابه متون غنی اجتماعی-سیاسی و با هدف افشای چگونگی درهمتنیدگی بحران اکولوژیک آب با بحران حکمرانی، عدالت اجتماعی، و به حاشیهرانی نهادی مورد تفسیر و تبیین قرار گرفتهاند. روششناسی تحلیل روایت اتخاذ شده و بدین منظور با ۲۳ نفر از کشاورزان ۱۱ روستای شهرستان دهگلان، مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. یافتهها در قالب ۵ مقولهی ثانویه و ۱ مقولهی هسته تفسیر و تبیین شدند. نتایج نشان داد که زیستجهان کشاورزان در این وضعیتِ بحرانی و حکمرانی آب، دچار شکنندگی شده است. شکنندگی زیستجهان کشاورزان دهگلان، ریشه در تعامل سهگانهی حکمرانی نهادیِ ضعیف، سلطهی قواعد بازار و آگاهی غیرعملیِ زیستمحیطی دارد. این موارد منجر به رفتارهای واکنشیِ کشاورزان در این بستر شده و دگردیسی اجتماعی-فرهنگی و انکار عاملیتِ جمعیِ آنها از سوی نهادها و همدیگر را به همراه داشته است. بنابراین، ضرورت تغییر پارادایم حکمرانی (گذار از رویکردهای متمرکز به مشارکتجویانه) و بازتعریف رابطهی بازار، محیطزیست و جامعه ضروری به نظر میرسد، که بر اساس آن، نقش و جایگاه کشاورزان، محورِ مشارکت و مدیریت منابع آبی قرار گیرد.
|
|
پژوهشگران
|
حسین دانش مهر (نفر اول)، عثمان هدایت (نفر دوم)
|