|
عنوان
|
نقش ساختارهای فرهنگی در تکوین آثار ادبی
|
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
|
کلیدواژهها
|
"فردگرایی" "مشارکت جمعی" "داستاننویسی" "ساختار فرهنگی" "شعر و شاعری" "رمان"
|
|
چکیده
|
اقوام شرقی، تمام اندیشه و تفکر و دستاوردِ خود را در نظم یا شعر گنجاندهاند و به نثر یا تبلور ادبی آن بهصورتِ داستان کمتر توجه کردهاند. فرض اصلی ما آن است که ساختار فرهنگی فردگرایی و عدم مشارکت جمعی علت اصلی این رویکرد گشته است. داستاننویسی نیازمند زمینههای فرهنگی مشارکتی است اما شعر با فردگرایی تناسب دارد. در سنت ادبی کهن، داستانهایی نیز وجود داشته است اما در این داستانها نیز مبنای اصلی فردگرایی است و این داستانها مبتنی بر اهمیت فرد نگارش یافتهاند و با شعرهای آن اعصار تفاوتی بدین لحاظ ندارند. نتیجۀ تحقیق نیز این فرض را تأیید میکند. در داستانهای شفاهی و مکتوب کهن منثور یا منظوم از یک الگوی واحد استفاده شده است؛ الگوی آشناسازی یا پاگشایی. تکرار ساختار آشناسازی در داستانهای کهن نشان میدهد داستانهای قدیم و بهتبعِ آن فرهنگ عمومی ما همواره با آغاز و پایانی مشخص و از پیش تعیینشده روبرو است بنابراین، تغییری در کلیّت داستان و سرنوشت اشخاص به وجود نمیآید آنچه هست تکرار نمونههای قبلی است اما رمان پاسخی به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی انسان است، رماننویس شخصیتهای داستانی را متناسب با وضعیتهای روزگار وضع میکند تا بتواند به خوانندگان خودش بصیرت تازه بدهد و آنان را متناسب با وضعیتهای دشوار برای زندگی آماده سازد یا نگاه انتقادی را در جامعه پرورش دهد.
|
|
پژوهشگران
|
ارکان عبدالله محمود (نفر اول)، تیمور مالمیر (نفر دوم)، نجم الدین رستم یونس (نفر سوم)
|