عنوان
|
رتوریک جابجایی و مفصل بندی در گلستان سعدی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
گلستان سعدی رتوریک گلستان جابهجایی مفصل بندی پیامنیرو
|
چکیده
|
در هر متنی دو سطح از ابهام ترجمه و نسبت وجود دارد که مبنای تبیین رتوریک آن متن از منظرهای مختلف متن کاوی اعم از فرمالیستی و گفتمانی است. در اغلب متن های کلاسیک سطوح مذکور ابهام، کموبیش توأمان وجود دارند؛ اما در برخی از متنها، یک سطح بر دیگری چربیده است. گلستان سعدی از جمله متنهایی است که اساس رتوریک آن بر پایۀ ابهام نسبت و انواع جابهجایی و مفصل بندی سامان یافته است. در این نوشتار، رتوریک گلستان یا مواجهۀ مؤلف-راوی با شنونده/ خواننده برمبنای ابهام نسبتِ برسازندۀ آن متن در قالب انواع جابهجایی و مفصل بندی زبانیروایی دلالت یابی، طبقه بندی و تفسیر شده است. مبنای تحلیل، مفاهیم و اصطلاحات چند حوزۀ ارتباط شناختی همچون معناشناسی، بلاغت، روایت شناسی و گفتمان کاوی است. نتیجه نشان می دهد که بنا به وجه غالب ابهام نسبت در گلستان، مؤلف- راویِ متن از چهار شکل دلالت ورزیِ توسیع/ شناورسازی، پیش اطلاع رسانی، پیوند/ التقاط و تکرار/ انباشت جهت تبادل معنا یا انتقالِ «پیام_نیرو» بهره برده است که برخی از این موارد ضمن ایجاد تنوع حاوی نوعگشودگی و چندصدایی بوده؛ بر همین اساس، توجه شنونده/ خوانندگان را به خود جلب کرده است. در مواردی هم وجه هدایت/ بازدارندگی متن، شنونده/ خواننده را زیر چتر حمایت یاکنترلِ مؤلف-راوی مهار کرده است. البته همنشینی همۀ موارد، ضمن جهت دهی به شنونده/خوانندگان، در اغلب موارد آنها را به صحنی گشوده از برساخت واقعیت سوق داده است و استنباط آنان را در مواجهه با موضوع بازنمایی محدود نکرده است.
|
پژوهشگران
|
عمر محمد سعید (نفر اول)، پارسا یعقوبی جنبه سرائی (نفر دوم)
|