عنوان
|
آموزش به مثابۀ تمکین: آدابنامههای کلاسیک فارسی و سنّت پرسشگریزی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
آدابنامههای کلاسیک فارسی، متون سیاسی-اخلاقی، آموزش و تمکین، آموزش و پرسشگری
|
چکیده
|
آداب نامه ها، در میان ایرانیان بهعنوان متون آموزشی ایفای نقش کرده اند. شیوۀ غالب در این محتواها، یک سویه و توصیه به انجام یا منع از انجام کارها است و عمدتاً همراه با استدلال عقلانی نیست. مفاهیم و موضوعات مندرج در این متون سیاسی-اخلاقی بوده و از پشتوانه های دینی، عرفانی و عرفی بهره می برند و بر مبنای آنها ساختار و ضرورت نهادهای اجتماعی از جمله نهاد آموزش را در هیئت الگوی اندرز-پیشنهاد با شنونده/خواننده در میان می گذارند. به عبارتی دیگر، شیوۀ انتشار داناییِ مذکور با ساختار تکرار-یادآوری بر استراتژیِ تمکین استوار بوده، اصل پرسشگری و دیالوگ در تعامل آموزشی را معمولاً به تعلیق درآورده است. در این نوشتار وجوه پرسش گریزی و علل امتناع از آن در پنج آدابنامۀ سیاسی اخلاقیِ پدیده آمده یا بازخوانی شده در قرنهای پنجم تا هفتم هجری قمری دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که مؤلف-راویان متون مذکور گاه با ذکر گزاره ها بهصورت مستقیم و صریح شنونده/خواننده را به پرهیز از پرسش دعوت می کنند، گاهی هم به شکل غیرمستقیم با حکایت پردازی و طرح گفتمانِ تنبیه/تشویق به این امر پرداخته اند. نظم گفتمانی گزاره/حکایتهایِ تولید/رواج پرسشگریزی در این متنها بر مدار دو عنصر ماهیت موضوع و جایگاه راوی سامان یافتهاست که بنا به ساختار عمودی نهفته در تئوری آموزش، اقتدارگرایانه می نماید. البته در تبیین این اقتدارگرایی و تفسیر آن به استبداد آموزشی باید تأمل نمود؛ چراکه دلالتهای متنی و برونمتنی دیگری وجود دارد که چنین نگاهی را تعدیل میکند.
|
پژوهشگران
|
پارسا یعقوبی جنبه سرائی (نفر دوم)، یحیی بزدوده (نفر اول)
|