عنوان
|
مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان تنهازیست در زندگی پس از طلاق
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
تنهازیستی، تاب آوری، فردیت، طرد اجتماعی
|
چکیده
|
اهداف: طی دهه های اخیر، تنها-زیستی در میان زنان مطلقۀ شهر سنندج روند روبهرشدی داشته است. توصیف تجارب، تفسیر و درک زنان از تنهازیستی و جهان پدیداری و پاسخ به اینکه «جهان تنها-زیستی» در تجربه زیسته یک زن مطلقه تنها-زیست، به چه شکلی حضور دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. روش مطالعه: روششناسی پژوهش حاضر کیفی است؛ به همین منظور با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری با 23 نفر از زنان مطلقه تنها-زیست در شهر سنندج مصاحبه شده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از روش شش مرحله ای ون مانن استفاده شد. یافتهها: یافتههای بهدستآمده از تجربه زیسته زنان تنها-زیست پس از طلاق نشان از درک تنها-زیستی به مثابه گسترش دامنۀ اختیارات و آزادی های بیشتر، نبود بار مضاعف بر دوش پدر و مادر و حفاظت از فرزندان دارد. به همین جهت احساس متفاوتی نسبت به تنها-زیستی پس از طلاق در بین زنان مشارکتکننده شکل گرفته که برای دستهای زنان احساس تنها-زیستی بهمثابه تجربهای ناخوشایند و برای دستهای دیگر، بهمثابه استعارهای رهاییبخش تلقی شده است. درک و تفسیر زنان تنها-زیست از جهان پدیداری بر خود-حمایتگری و تاب آوری رشددهنده در برابر مشکلات، دگردیسی در رفتارها و خودانگارۀ زنانه، بازمعنابخشی به زیست جهان و خودکنترلی و مهار نیاز جنسی دلالت دارد. نتیجهگیری: تنهازیستی آثار و پیامدهای متفاوتی بر زندگی زنان بر جای گذاشته که در ذیل چهار مضمون کلی «رشد فردیت»، «استقلال شخصی»، «طرد اجتماعی» و «خلأ تکیهگاه در فرزندان» دستهبندیشده است. برساخت های معنایی پژوهش حاضر نشان می دهد که زنان تنها-زیست، در حال تجربه زیست جهانی دشوار توأم با مشکلات خاص خود هستند که حمایت از سوی جامعه را بهصورتی همهجانبه میطلبد.
|
پژوهشگران
|
راضیه رایان پور (نفر سوم)، سروه امجدی (نفر دوم)، جمال محمدی (نفر اول)
|