مشخصات پژوهش

صفحه نخست /شناسایی موانع دستیابی زنان به ...
عنوان شناسایی موانع دستیابی زنان به پست‌های مدیریتی
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها سقف‌ شیشه‌ای، موانع، زنان، پست‌های مدیریتی
چکیده علی‌رغم برخی پیشرفت‌‌های اخیر، زنان در دسترسی به پست‌‌های مدیریتی با مشکلات بیشتری روبرو هستند. زنان یکی از سرمایه های با ارزش هر کشور به خصوص درکشورهای در حال توسعه هستند. از آنجایی که برابری جنسیتی یکی از اهداف توسعه پایدار است، توسعه و به کارگیری نیمی از استعدادهای موجود در جهان به خصوص در پست‌های مدیریتی، تأثیر بسزایی در رشد، رقابت و آمادگی اقتصادها و مشاغل جهان در آینده دارد. بنابراین این پژوهش با هدف شناسایی و الویت‌بندی موانع دستیابی زنان به پست‌های مدیریتی صورت گرفت همچنین تاثیر متغیرهای جمعیت‌شناختی بر روی موانع مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر در بازه زمانی مهر ماه سال 1401 لغایت بهمن ماه سال 1401 انجام گرفته است. جهت تحقق هدف پژوهش ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش شاخص‌های اندازه‌گیری هر یک از مولفه‌ها و ابعاد مورد بررسی در این پژوهش استخراج و در نهایت چارچوب مفهومی پژوهش تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده‌ها توصیفی- پیمایشی است. داده‌های مورد نیاز در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه و بر اساس طیف 5 گزینه‌ای لیکرت جمع‌آوری گردید، جامعه آماری پژوهش نیز شامل مدیران زن در صنایع مختلف کشور در سازمان‌های دولتی، نیمه دولتی و خصوصی است. داده‌های مورد نیاز برای انجام پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری دردسترس از میان 384 نفر از مدیران زن سازمان‌های ایرانی به-دست آمده است. جهت تایید روایی از نظر اساتید خبره استفاده شد و از آلفای کرونباخ جهت سنجش انسجام درونی ابزارها بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS انجام شد. جهت آزمون فرضیه‌ها از آزمون دو‌جمله‌ای و برای رتبه بندی موانع از آزمون فریدمن استفاده شد. برای بررسی نقش متغیرهای جمعیت‌شناختی از آزمون کروسکال_ والیس و یو -من‌_ ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان 7 مانع شناسایی شده، فرهنگ سازمانی اولین و مهم‌ترین مانع، سیاست‌های منابع انسانی و ارزیابی عملکرد نابرابر مانع‌های دوم و سوم، تعادل کار و خانواده مانع چهارم و عدم دسترسی به شبکه‌های تاثیرگذار پنجمین مانع هستند که باعث عدم دستیابی زنان به پست‌های مدیریتی می‌شوند و کلیشه‌های جنستی و موانع انگیزشی از دیدگاه مدیران زن به عنوان مانع تایید نشدند. یافته‌ها بیانگر این است که مدیران زن به باورهای کلیشه‌ای که در مورد زنان وجود دارد، اعتقاد ندارند و معتقدند که این باورها از طرف جامعه به آنها تحمیل می‌شود. همچنین نتایج نقش عوامل جمعیت‌شناختی روی متغیرها نشان داد که تنها متغیرهای سیاست‌های منابع انسانی و عدم دسترسی به شبکه‌های تاثیرگذار در صنایع تولیدی، خدماتی و بازرگانی تفاوت معناداری نشان دادند.
پژوهشگران آرمان احمدی زاد (استاد راهنما)، زینب آئینی (استاد راهنما)، آسیه کریم پور (دانشجو)