عنوان
|
نقش راهبران آموزشی در تغییرات مدارس: واکاوی رویکردها از دیدگاه مدیران و معلمان
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
راهبران آموزشی، رویکردهای کارآمد، رویکردهای ناکارآمد، تغییر مدارس
|
چکیده
|
پژوهش حاضر، به نقش راهبران آموزشی در تغییرات مدارس: واکاوی رویکردها از دیدگاه مدیران و معلمان می پردازد. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاد ه شده است. نمونه پژوهش شامل 14 نفر از مدیران و معلمان مدارس استان کرمانشاه است که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک رویداد بحرانی صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبار پذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد 7 مقوله محوری به مثابه رویکردهای مؤثر راهبران آموزشی در مدارس جهت تغییرات در مدارس وجود دارد که عبارتند از: رویکرد مربیگری همتا، رویکرد راهبری فکورانه/خردورزانه، رویکرد مکانیسم انگیزشی، رویکرد امدادگرایانه/بالینی،رویکرد دموکراتیک بودن راهبری، رویکرد ارتباط مدار و اطمینان محور و رویکرد چندجانبه نگری راهبران در امر ارزیابی و قضاوت می باشد. همچنین 5 مقوله محوری به مثابه رویکردهای ناکارآمد راهبران آموزشی در مدارس در پژوهش احصاء گردید که عبارتند از: چشم انداز محدود/ راهبران، ضعف فرهنگ تخصص گرایی، نبود دیدگاه وحدت گرا/ترکیبی از سوی راهبران، ماهیت درونیِ رابطهِ ضعیف بین راهبر آموزشی و معلمان و تأکید و پافشاری صرف روی بازرسی است.بنابراین می توان نتیجه گرفت با وجود اهمیت نقش راهبران آموزشی در مدارس اما تخصصی بودن این عنوان در مدارس مورد غفلت سیاستگذاران آموزش و پرورش قرار گرفته است که این امر می تواند در نهایت منجر به افت تحصیلی دانش آموزان در مدارس گردد. واژگان کلیدی: راهبران آموزشی، رویکردهای کارآمد، رویکردهای ناکارآمد، تغییر مدارس
|
پژوهشگران
|
پیمان قنبریان (استاد مشاور)، مهدی صالحی (استاد راهنما)، ابوبکر ویسی (دانشجو)
|