عنوان
|
جایگاه بزهدیده شناسی در حقوق کیفری افغانستان با نگاهی به حقوق ایران
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
بزهدیده، بزهدیده شناسی حمایتی، حقوق کیفری افغانستان، حقوق ایران.
|
چکیده
|
بزهدیده شناسی از گرایشهای نسبتاً جدیدی است که در اوایل با یک نگاه ستمگرانه نسبت به بزه دیده ظهور کرد و در نهایت زاویۀ نگرشاش را از جنبۀ منفی به جنبۀ مثبت تغییر داد که با این تغییر نگرش، بزهدیده شناسی حمایتی شکل گرفت. با تحولات بزهدیده شناسی، آهستهآهسته عدم پذیرش مطلق نقش بزهدیده در تعیین و اجرای مجازات دستخوش تعدیل قرار گرفت و بزهدیده به صورت نسبی و با وجود محدودیتهایی از حق تعیین کیفر برخوردار گردید. مرکز ثقل این پیشرفت در اعلامیۀ اصول پایه در مورد عدالت برای بزهدیدگان و قربانیان سوء استفاده از قدرت که در سال 1955م مورد تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت، بازتاب یافت. در اینمیان، با وجود کاستیهای موجود، رویکرد قوانین کیفری افغانستان نسبت به جایگاه بزهدیده در فرآیند دادرسی کیفری امیدوار کننده است. چنانچه ماده 6 قانون اجراآت جزایی مصوب سال 1393 افغانستان هفت حق برای بزهدیده پیشبینی کرده است. این در حالی است که موارد حمایتی از بزهدیده را می توان از کود جزایی مصوب 1396، قانون منع خشونت علیه زن و سایر اسناد قانونی بدست آورد. درکل قوانین جزایی افغانستان غرض کاهش خسارات و ضررهای واردشده به بزهدیده، بزهکار را به اعادۀ حالت بزهدیده به وضعیت قبل از جرم الزام نموده است. و نیز قانونگذار افغانستان به منظور جلوگیری از وقوع جرم در آینده و رفع صدمات بزهدیدۀ جرم در کارزار عدالت جنایی، علیرغم تقویت پیشگیریهای وضعی، پیشگیریهای کیفریِ چون، مجازات اعدام، جس دوام (اعم از درجه1و درجه2)، حبس طویل، حبس متوسط، حبس قصیر، جزای نقدی، جزاهای تکمیلی و جزاهای تبعی را در نظر گرفته است. حتی قانونگذار به هدف حمایت جدی از بزهدیدگان و رفع زیانهای احتمالی جرم، برای افرادی که از مساعدت با قربانیان جرم خودداری می نمایند، مجازات پیشبینی کرده است، این مطلب در بند 2 ماده 400 قانون جزای افغانستان تبیین شده است. برای حمایت از بزهدیدگان قوانین ماهوی و شکلی دستبکار شدهاند. در واقع موثریت حمایتهای شکلی از بزهدیده بیشتر از حمایت ماهوی است. زیرا، در حقوق کیفری ماهوی هرچند حقوق و امتیازات بزهدیده بیشتر هم باشد، به لحاظ اینکه دارای جنبۀ بیرونی و عینی نمیباشد، برای روحیهدهی بزهدیده کافی نیست. در حالیکه، حمایت از بزهدیده بر اساس حقوق کیفری شکلی به دلیل اینکه جنبۀ ظاهری و عینی دارد و عملأ قابل حس است، در تسکین آلام و رنجهای بزهدیده موثرتر عمل میکند. یکی از مراحل حساس حمایت از بزهدیده در حقوق کیفری شکلی، مرحله پلیسی است که از نظر بزهدیده شناسان اهمیت زیادی دارد. در واقع در این مرحله است که بزهدیده برای اولین بار با دستگاه دادرسی ارتباط برقرار میکند، بنأ ایجاب مینماید که پلیس تمام تلاش خود را جهت کسب اعتماد بزهدیده و جلب اعتماد وی به خرج دهد. بعد از مرحلۀ پلیسی دومین مرجعی که بزهدیده با آن مقابل میشود، دارسرا و دادگاه است که خیلی زمانگیر و پرچالش است. بنأ در این مراحل توجه خاصی به جایگاه بزهیدگان صورت گرفته است.
|
پژوهشگران
|
حسیب الله فیاض (دانشجو)، افشین عبداللهی (استاد راهنما)
|