عنوان
|
نگاهی به ادبیات از دیدگاه زبان شناسی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
انگاره نام، زبان شناسی شناختی، شعر، فضای آمیخته
|
چکیده
|
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و خوانش استعاره های به کار رفته از دیدگاه زبان شناسی در اشعار شاملو و بهار ، شعرای معاصر، بوده که یکی دارای شعر نو و دیگری دارای شعر سنتی است. همچنین تحلیل و خوانش داده ها براساس رویکرد شناختی و به طور ویژه انگاره ی نظریه ی آمیختگی مفهومی(انگاره ی نام) فوکونیه و ترنر(2002،1998،1994) انجام گرفته که هدف آن، فراهم سازی یک الگوی شناختی عام برای معناسازی و پیدایش مفاهیم نو است. انگاره ی نام، مفهوم سازی یک حوزه بر اساس حوزه ی دیگر نیست که یک سویه و جهت دار باشد، بلکه به فضای آمیخته ی نوبنیاد چهارمی که در پدیدآمدن آن مفهومی سازی ذهنی مخاطب که از نگاشت و تناظر عناصر در فضاهای درون داد 1 و 2 به دست آمده است، اشاره دارد. ماهیت انجام این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده که به دلیل محدودیتِ حجم مقاله، نگارندگان به گونه ای تصادفی به بررسی برخی استعاره ها با استفاده از انگاره ی نام در اشعار شاملو و بهار پرداخته اند. نتایج نشان داد که استعاره ها و ترکیب های به-کار رفته در این مجموعه ی اشعار، با استفاده از فرایندهای ترکیب، بسط و تکمیل، فضاهای نوبنیادی را به وجود آورده است؛ یعنی با فرافکنی عناصر متناظر در هر دو فضای درون داد، فضای آمیخته ی نوبنیادی ساخته شده است. بنابراین، یافته ها نشان داد که شاملو و بهار در اشعار خود از انگاره ی استعاره ی مفهومی(انگاره ی اسم) لیکاف و جانسون(1980) فراتر رفته و از انگاره ی نام بهره گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که استعاره های به کار رفته در این اشعار از نوع شبکه ی دو ساحتی هستند. به عبارتی، فضای آمیخته ی نوبنیاد، متعلق به عناصر متناظر و متفاوت در هر دو فضاهای درون داد است. در پایان، بررسی ها نشان داد که بهار در اشعارش از استعاره ی «یأس و ناامیدی» و در مقابل شاملو از استعاره ی «امید» استفاده کرده است.
|
پژوهشگران
|
بهناز وهابیان (نفر دوم)، مسعود دهقان (نفر اول)
|