مشخصات پژوهش

صفحه نخست /پایان بندی در غزلیات شمس: کنش ...
عنوان پایان بندی در غزلیات شمس: کنش های گفتاری و وجوه وانمایی حضور
نوع پژوهش مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها مولوی، غزلیات شمس، پایان بندی، وانمایی، کنش گفتاری، خاموشی
چکیده کارکرد پایان­بندی در متن را بنابه این تصور که به مثابۀ نقطۀ اوج متن ـ روایت مفروض است، می­توان گره­گشایی از موضوع مورد بازنمایی دانست؛ اما به شکل خاص پایان­بندی می­تواند همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن و وضعیت سوژه­های متنی منجر به دلالت­انگیزهای ویژه باشد. از میان متن­های ادبی کلاسیک فارسی، پایان­بندی برخی از متن­های عرفانی، ازجمله غزل­های دیوان شمس، همسو با معرفت­شناسی عرفانی، وجهی متمایز دارد. در این نوشتار، دلالت­انگیزی ویژۀ پایان­بندی در غزلیات شمس به شیوه توصیفی ـ تحلیلی دلالت­یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می­دهد راوی ـ عاشق غزل­های دیوان شمس، همسو با معرفت­شناسی حاکم بر متن، هویت یا مقام سوژگیِ موقتی را که بنابه کنش بازنمایی یا روایتگریِ رخداد ـ وضعیت­ها در بخش آغازین و میانی روایت­ها به دست می­آورد، در پایان­بندی با توسل به کنش­های گفتاری خاموشی در معنای اصطلاحی آن پس می زند و مانع از تثبیت آن می­شود. به عبارت دیگر، راوی ـ عاشق غزلیات شمس در اغلب غزل­ها، پس از بازنمایی اضطراب و اشتیاق برآمده از حضور و وحدت ازدست رفته سعی می­کند در پایان­بندی غزل­ها، بنابه «استعاره دوریِ» بازگشت به اصل و جهان پیشانشانگانی، با انجام و اجرای دو دسته از «کنش های گفتاریِ» خاموشی (شامل «خاموشی به مثابۀ سخن­ نگفتن» و «خاموشی به مثابۀ به نمایندگی سخن ­گفتن») به وانمایی یا اجرای حالِ حضور بپردازد و به صورت نمادین در آن تجربه شرکت کند. حسب این وانمایی، پایان­بندی غزل­­های مذکور به بستار نمی انجامد و با ساختاری حلقوی، خواننده ـ مشارک را با نوعی ناتمامی مواجه یا در آن تجربه شریک می کند.
پژوهشگران پارسا یعقوبی جنبه سرائی (نفر دوم)، رشید کاکاوند (نفر اول)