عنوان
|
تأملی انتقادی بر روی سیاست ها و سازوکارهای آموزش های فنی و حرفه ای در آموزش عالی ایران (مطالعه موردی: دانشگاه فنی وحرفه ای)
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده کنفرانسی
|
کلیدواژهها
|
آموزش عالی حرفه ای، دانشگاه فنی و حرفه ای، دانشگاه کارآفرین، سنت پلی تکنیک در توسعه دانشگاهی
|
چکیده
|
تحولات سریع در حوزه علم و فناوری، نوآوری های تکنولوژیک، تغییرات پارادیمی در نظام اقتصادی و مباحثی چون جهانی شدن، تشدید رقابت در بازار جهانی، روند جمعیتی و حوزه های نوین مهارتی ، نیاز روزافزون به افراد ماهر و خلاق در بازار کار را دو چندان ساخته است. این در حالی است وضعیت و نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی در کشور از مرز هشدار گذشته است. بی تردید افزایش همسویی میان سیاستهای توسعه دانشگاهی و فرایندهای آموزشی با نیاز بازار کار و تلاش برای کاهش دامنه و شعاع چنین معضل چالش انگیزی مستلزم آن است که ساختار، سیاستها، اهداف و برنامه های نظام آموزش عالی کشور به طور اساسی بازتعریف گردد. در همین راستا تأسیس دانشگاه فنی و حرفه ای کشور یک رویکرد راهبردی بود سیاستگذاران آموزش عالی کشور می توانستند که از رویکردهای آموزشی جاری در آن به عنوان یک الگو بهره برداری نمایند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل سیاستها و سازوکارهای آموزشی دانشگاه فنی حرفه ای به عنوان یک مطالعه موردی در صدد است تا کم و کیف سیاستهای و برنامه های آموزشی این دانشگاه را تحلیل، چالشها و آسیبهای پیش ورو را شناسایی و استراتژیهایی را برای بهبود کیفیت وعملکرد آموزشی و پژوهشی این دانشگاه پیشنهاد نماید. روش پژوهش کیفی چندگانه و از نوع تحلیل سند و پدیدارنگاری می-باشد. مشارکت کنندگان 12 نفر از مدیران دانشگاهی و کارفرمایان ذیربط در حوزه رشته های تحصیلی موجود بودند که به صورت هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه گردید. برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی با تأکید بر مؤلفه های اصلی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد باوجودیکه که دانشگاه مورد مطالعه از نظر سیاستهای و استرتژیهای و سازوکارهای تعیین شده حتی المقدور در اسناد بالا دستی آن تقریباً با سنت دانشگاههای کارآفرین همسویی دارد اما در عمل با مجموعه ای از چالش های محیطی زمینه ای، چالشهای ساختاری و چالشهای محتوایی دسته وپنجه نرم می کند که عدم توجه به آنها و عدم ارائه طریقی برای حل آنها می تواند نه تنها اثر بخشی و کارآمدی آن را تحت الشعاع قرار دهد بلکه باعث می گردد که در عمل در تقابل با فلسفه وجودی و چشم انداز راهبردی آن قرار گیرد.
|
پژوهشگران
|
سمیه محمدی زاد (نفر سوم)، ابراهیم صالحی (نفر دوم)، نعمت اله عزیزی (نفر اول)
|