مشخصات پژوهش

صفحه نخست /استعاره بازی و فراداستان در ...
عنوان استعاره بازی و فراداستان در رمان« بازی آخر بانو »
نوع پژوهش مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها استعاره بازی، فراداستان، پست مدرنیسم، بازی آخر بانو، بلقیس سلیمانی
چکیده استعاره بازی بهمثابه درک صور متفاوت انواع زندگی همچون بازیهایی که فقدان یک سنجه فراگیر امکان داوری و تعیین درست و نادرست از میان آنها را منتفی می سازد، در تبیین نسبیتباوری و عدم قطعیت به عرصه فلسفه پستمدرن نیز راه یافته است. از طرف دیگر میان رمان پستمدرن و پسامدرنیسم به عنوان فلسفهای که وضعیت و زمینه ظهور چنین بازی » رمانهایی را توضیح میدهد، تناسب و سازواری وجود دارد. بلقیس سلیمانی، رمان را با استفاده از سبک فراداستان به یک رمان پسامدرن تبدیل کرده و آن را بر اساس « آخر بانو استعاره بازی پردازش نموده است. این مقاله با بهکارگیری شیوه توصیفی - تحلیلی و استفاده بازی » از تکنیک تحلیل محتوا در بررسی دادهها، به این نتیجه رسیده است که پردازش رمان بر اساس استعاره بازی در تلفیق با سبک فراداستانی آن، الزامات رمان « آخر بانو پست مدرنیستی؛ نظیر انکار حقیقت، عدم قطعیت، مخدوش بودن مرز میان واقعیت و داستان و ارائه عامدانه پروسه نگارش رمان را در خود بازتاب داده است. همچنین گنجاندن فصلی به عنوان تمهیدی برای فراداستانی کردن اثر در پایان این رمان، از آن « ضمایم » تحت عنوان رو تازگی دارد که روال معمول در سایر فراداستانها آشکار کردن جنبه فراداستانی آنها در آغاز و در خلال آنها است. زوال واقعنماییِ کلیت وقایعِ داستان در سایه این تمهید پایانی و بر اثر مواجهه یکباره خواننده با آن، موجب تأثیر ذهنی بیشتر و پررنگ تر شدن وجه آشنایی زدایانه این رمان شده است.
پژوهشگران سید احمد پارسا (نفر دوم)، سعدی حاجی (نفر اول)