چکیده
|
علوم عقلی در اصطلاح به مجموع علوم و اطلاعاتی گفته می شود که با تعقّل و استدلال، سر و کار دارند و آنچه در زیر مجموعه این علوم قرار می گیرند عبارت اند از: حکمت ـ که شامل فلسفه و اخلاق می شده است ـ و کلام. اواسط قرن سوّم تا پنجم و ششم هجری را می توان «عصر خرد گرایی» و دوران رواج علوم عقلی دانست. از آنجا که بیشتر شاعران این دوره، «حکیم» بوده اند و آشنا به معارف و علوم گوناگون دوران خود، آثارشان آکنده از «اصطلاحات» علوم مختلف بوده است. سنایی نیز از این امر، مستثنی نیست فلذا در صورت عدم آگاهی دانش پژوه بر این اصطلاحات، فهم اشعارش با مشکل و یا دریافت ناقص، مواجه می شود. هدف ما از این کار، جدای از سهولت دسترسی به اصطلاحات و تمییز معنی واژگانی از اصطلاحی، پاسخ به سوالاتی بود از جمله: میزان استفاده سنایی از اصطلاحات علوم عقلی به چه میزان بوده است؛ در کدام اثر خود به میزان بیشتری از آن ها بهره برده و بسامدکدام یک از اصطلاحات علوم عقلی در آثارش بیشتر است؟ ضمن جداسازی واژگان از مصطلحات که گاه سبب ادغام اصطلاحی در دو حوزه یا بیشتر می شدـ نظر به تعاریف گوناگونی که از علوم عقلی و علوم زیر مجموعه آن می شدـ کار استخراج اصطلاحات از منظومه ها آغاز شد. در آخر نیز پاسخ پرسش های اساسی این پژوهش داده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که سنایی در آثار منظوم خود به ویژه حدیقه الحقیقه، اصطلاحات علوم عقلی را در مقیاسی گسترده اما نه به یک میزان و نه تنها به قصد آموزش بلکه در خدمت تبیین موضوعاتی دیگر به گونه ای هنری یا غیر هنری به کار برده است.
|