چکیده
|
پژوهش حاضر به بررسی دو مفهوم متقابل خیر و شر به عنوان دو گفتمان متضاد در کلیله و دمنه می پردازد. براساس این پژوهش دو گفتمان خیر و شر درسه سطح تقابل شخصیت ها،تقابل بافتی که شخصیت ها در آن قرار دارند وتقابل نظام زبان و کنش کلامی ای که شخصیت ها در هر یک از گفتمان ها به کار می برند بررسی و مقایسه می گردند. بر اساس این تحقیق، در گفتمان خیرتقابل شخصیت ها به صورت سلطه یک گروه از شخصیتهابر گروهی دیگر از شخصیتهانمود می یابد و در گفتمان شرتقابل شخصیت ها به صورت همزیستی چندگروه از شخصیتها مشاهده میشود. فضایی که شخصیت های گفتمان خیر در آن به کنش می پردازند، یک حوزه ی حاکمیت به حساب می آید که اغلب تحت تسلط یک فردحاکم قرار دارد ولی در گفتمان شر اغلب مکان ها با یکدیگر ارتباط دارند و در هیچ یک حاکمیت فردی به خصوص را نمی توان مشاهده کرد. زبان در گفتمان خیر اغلب به عنوان ابزاری برای سلطه به کار می رود ولی زبان در گفتمان شر عمدتابه عنوان ابزاری ارتباطی به کار برده می شود.
|