ردیف عنصری جدی گرفته نشده در تاریخ ادبیات فارسی است. نه سیر تطور آن بررسی مفصّلی شده است و نه جایگاه ویژه ی آن در کار شعرای مختلف. حتی تعریفی یک دست هم که همه ی جوانب آن را پوشش دهد از ردیف وجود ندارد. آن چه گفته شده مطالبی کلّی در باب ارزش موسیقایی ردیف است و نقش آن در موسیقی کلّی شعر. بخش معنایی ردیف و ارتباط آن با این جنبه ی موسیقایی تقریبا مغفول واقع شده است. در این رساله ما در ابتدا تعاریف ردیف را بررسی می کنیم و نکاتی از آن ها را به بحث می گذاریم. سپس نگاهی تازه به ارزش معنایی ردیف و نقش آن در انسجام معنایی شعر و تقویت محور عمودی آن می اندازیم. بررسی رابطه ی جنبه ی معنایی و موسیقایی ردیف و چرایی انتخاب یا عدم انتخاب ردیف از سوی مولوی، سعدی و حافظ در غزل هایشان را با این نگاه تازه، تبیین می کنیم و با دیدی نو جایگاه ردیف در غزل را نشان می دهیم. در نهایت با بررسی مصداقی غزل های این سه شاعر به بحث جنبه ی کاربردی می دهیم.