بخش عظیمی از حوزۀ جامعه شناسی ادبیات در دورۀ کلاسیک ما را آثار سیاست نامه ای تشکیل می دهند که با پرداخت های متفاوتِ تمثیلی یا نمادگونه تداعی گر بخش مهمی از فرهنگ، آداب و سنن آن دوران هستند. بررسی عمیق این آثار نیازمند تحلیل پشتوانه های فکری نهفته در لایه های ضمنی آنهاست که در جزئی ترین شکل های زندگی نمایان شده است. در این پژوهش مصداق های عینی زندگی فردی و اجتماعی با روش دلالت یابی فضایی در «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی، «کلیله و دمنه» نصرالله منشی، «گلستان سعدی»، «نصیحت الملوک» امام محمد غزالی، «قابوس نامه» عنصرالمعالی، «سیاست نامه» خواجه نظام الملک طوسی، دلالت یابی و تفسیر شده است. میزان نفوذپذیری این اندیشه ها به شکل ضمنی یا مستقیم از طریق مطالعۀ فضای حاکم بر آنها از جمله بررسی دلالت های فضایی از منظر فاصله، جهت و حوزه، صورت ها و مصداق های عینی بازنمایی فضا (کنش، وضعیت، سبک زندگی، سلیقه و مصرف و آداب فردی و اجتماعی) جهت های فضایی (عمودی و افقی)، نشان می دهد که جهان بینی و رویکردهای فکری آن دوره از جمله اندیشۀ سیاسی ایرانشهری بر تمام جنبه های زندگی اجتماعی، آداب و سنن و فرهنگ حاکم بوده است. نوع نگرش به سیاست و پارادایم حاکم بر این حوزه ها، تابعیت و تثبیت نظام سلسله مراتبی است. با توجه به ساختار های فکری جامعه که پایبند نظامِ نظم-مند و فاصله مند سلسله مراتبی بودند، طبقه و موقعیت اجتماعی اعضای گروه های مختلف جامعه نقش مؤثری در نوع کنش کنشگران ایفا می کند. در حقیقت، چارچوب اندیشه های آن دوران در خدمت پایبندی به نظام نظم مند سلسله مراتبی است؛ نظمی که بر حفظ فاصله در تمام روابط انسانی تاکید می کند و مفهوم طبقه و تمایزات طبقاتی را برجسته می کند. در این پژوهش هفت آداب شامل: آداب معاشرت، آداب آموزش و تربیت، آداب خانواده داری، آداب دوستی و دشمنی، آداب تفریح و فراغت، آداب کاسبی و شغل و آداب منزلت یابی و قدرت بخشی مورد تحلیل قرار گرفته اند.ضوابط حاکم بر آداب ها انعکاس همان نظم انظباطی سلسله مراتبی و فاصله مند است که ضمن ایجاد فاصله، طبقه و جایگاه افراد در گسترۀ اجتماع را نیز تفکیک و مشخص می کند.