1403/09/01
جلال رستم زاده

جلال رستم زاده

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 15838043500
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی: دانشکده کشاورزی، گروه علوم دامی
تلفن: 3366

مشخصات پژوهش

عنوان
افزایش آستانه احساس درد و کاهش بیان ژن گیرنده مو- اوپیوئیدی درکبد موش صحرایی با مدل انسفالوپاتی کبدی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
نارسایی کبدی، بیماری های مغز، بیلی روبین، اوره
سال 1393
مجله علوم اعصاب شفاي خاتم
شناسه DOI
پژوهشگران شمس الدین احمدی ، آرزو محمدیان ، زانیار کرمی ، فرنوش خسروبخش ، جلال رستم زاده

چکیده

مقدمه: انسفالوپاتی کبدی یک بیماری مغزی با اختلال عملکردهای شناختی و حرکتی ایجاد شده توسط نارسایی کبد است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات در آستانه احساس درد و بیان ژن گیرنده مو-اوپیوئیدی نوع 1 در کبد موش های صحرایی پس از القای انسفالوپاتی کبدی بود. مواد و روش ها: موش های صحرایی نر به طور تصادفی به سه گروه کنترل (بدون عمل جراحی)، شم کنترل (با عمل جراحی و بدون بستن مجرای صفراوی مشترک) و گروه با انسداد مجرای صفراوی مشترک، به عنوان یک مدل آزمایشگاهی انسفالوپاتی کبدی، تقسیم شدند. تغییرات در آستانه احساس درد با استفاده از آزمون صفحه داغ، 21 روز پس از انسداد مجرای صفراوی ارزیابی شد. در روز 21 پس از انسداد مجرای صفراوی، موش های صحرایی وزن شده، کشته شدند و کل بافت کبد آن ها جدا گردید و وزن شد، سپس درصد وزن کبد به کل بدن برای هر موش محاسبه شد. به علاوه نمونه های خون برای بررسی بیوشیمیایی سرم جمع آوری شدند و یک قطعه از کبد هر موش صحرایی برای ارزیابی بیان ژن گیرنده مو-اوپیوئیدی نوع 1، جداسازی گردید. یافته ها: نتایج نشان دادند که آستانه احساس درد، درصد وزن کبد به کل بدن و سطح سرمی بیلی روبین کلی در گروه مدل انسفالوپاتی کبدی در مقایسه با گروه شم به طور معنی داری افزایش یافت (P< 0.001). نیتروژن اوره خون نیز در این گروه در مقایسه با گروه شم افزایش یافت (P< 0.01). همچنین نتایج نشان دادند که بیان ژن گیرنده های مو-اوپیوئیدی نوع 1 در سطوح mRNA در کبد موش‎های صحرایی با انسداد مجرای صفراوی، به طور معنی داری در مقایسه با گروه شم کاهش یافت (P< 0.001). نتیجه گیری: نتایج ما نشان دادند که نارسایی مزمن کبد، بیان ژن گیرنده مو-اوپیوئیدی نوع 1 را در کبد تنظیم می کند. به علاوه تغییرات در آستانه احساس درد ممکن است یک کندی پردازش حسی را در انسفالوپاتی کبدی تأیید کند.