مشخصات پژوهش

صفحه نخست /چشمانداز آیینی منطقۀ سر پل ...
عنوان چشمانداز آیینی منطقۀ سر پل زهاب در دور ۀ سلوکی- اشکانی؛نگاهی به یک نیایشگاه غار ی در دامنه های غربی کوهستان زاگرس
نوع پژوهش مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها سرپل زهاب، دورۀ سلوکی، دورۀ اشکانی، نیایشگاه، کتیبه آرامی، غار دایه
چکیده چکیده به دلیل کمبود مدارک تاریخی و شواهد باستانشناسی و همچنین ساختار پیچیده و ماهیت رازآمیز برخی از آیینهای باستانی، چشم انداز آیینی منطق ۀ زاگرس مرکزی همچون بسیاری از بخشهای ایران ناشناخته، مبهم و در هاله ای از ابهام است. به جز دورۀ ساسانی، که به واسطۀ متنهای سریانی و یا عربی و کشف شماری آتشکده، جنبه هایی از ساختار دینی ساکنان غرب ایران در این روزگار بر ما آشکار شده است، دربارۀ دوره های پیش از آن در منطقۀ مورد بحث، به ویژه دوره های سلوکی و اشکانی، چیز زیادی نمیدانیم. کمبود متنهای تاریخی و همچنین کم شناخته بودن منطقۀ غرب ایران از نظر بقایای باستانشناختی دورۀ سلوکی باعث شده است تا به جز یکی دو اثر تاریخی و یکی دو اشارۀ مختصر در متنها، تصویری از سیمای آیینی و چشمانداز دینی منطقه پیشرو نداشته باشیم. در این میان وضعیت منطقۀ سرپل زهاب نیز متفاوت از سایر مناطق ایران نیست و تا همین اواخر این منطقه نیز بر ای ما ناشناخته بود. با کشف غار دایه در دامنۀ ارتفاعات باخکوه در شمال دشت زهاب، اطلاعات تازه ای از سیمای آیینی منطقه بر ما آشکار شد و اکنون میدانیم که با یک غار-نیایشگاه دورۀ سلوکی تا ساسانی در منطقه روبهرو هستیم که در کتیبه های آرامی نگاشته شده بر دیواره های آن نام خدایانی چون نرگل، مردوک، سین و شمش آمده است. آنگونه که مجموعۀ شواهد و مدارک نشان میدهد غار دایه، برای مدت طولانی به عنوان نیایشگاه استفاده میشده و به استناد کتییۀ پهلوی دیوارۀ غار، این وضعیت تا دورۀ ساسانی ادامه داشته است. نگاهی به غار-نیایشگاه قلعه مریم (قلعه منیژه) و نیایشگاه (؟) اشکفت شهربانو در نزدیکی مجموعۀ بان زرده نشان میدهد که در دوره های بعد نیز نیایشگاههایی از این دست در منطقه وجود داشته، و هماکنون نیز چنین سنتی در منطقه ادامه دارد و برخی از اقلیت های مذهبی منطقه همچنان برای نیایش به غارهای طبیعی مقدسی می روند که مر چلتن، مر بهلول مر روند، مر خاموش، مر آسیدبراکه و ... از آن جمله اند.
پژوهشگران شکوه خسروی (نفر اول)، سجاد علی بیگی (نفر دوم)، ایرج رضایی (نفر سوم)، فرهاد مرادی (نفر چهارم)