چکیده
|
در این پژوهش اثربخشی آموزش های هنری در آموزشگاه های فرهنگی و هنری استان کردستانبر اساس رویکرد آموزش هنر دیسیپلین محور بررسی شده است.این پژوهش از نوع تحقیقات ارزشیابی است. رویکرد پژوهش کمی – کیفی و روش تحقیق توصیفی است.جامعه آماری و نمونه ی اول مربوط به هنرجویان بود که آمار متغییری دارند و در فصول مختلف سال بین 950 نفر تا 1050 نفر هنرجو در آموزشگاه های هنری استان کردستان در سال 1392 حضور دارند. نمونه تحقیق بر اساس جدول مورگان 338 نفر انتخاب شد.جامعه آماری و نمونه دوممربوط به مدرسان و مدیران بود که در این پژوهش، تمام مدرسان هنر کلاس های هفده آموزشگاه فرهنگی–هنری در سطح استان کردستان که تعداد آن ها بین 60 تا 75 نفر در حال تغییر است جزو جامعه آماری تحقیق بودند، که تعداد 38 نفر مدرس و مدیر به صورت هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده های مربوط به هنرآموزان و مدرسان در بخش کمی از آزمون محقق ساخته استفاده شده است. این آزمون متشکل از دو خرده آزمون ویژه ی هنرجویان و ویژه ی مدرسان می باشد.ضرایب پایایی (ضریب آلفای کرانباخ) خرده مقیاس های پرسشنامه هنرجویان و مدرسان به ترتیب 88/و 82/محاسبه شده است. روایی متخصصان و روایی ظاهری پرسشنامه توسط متخصصان آموزش هنر و متخصصان علوم تربیتی نیز تایید شده است.برای جمع آوری داده های کیفی تحقیق،از مصاحبه ساختاریافته با مدرسان و مدیران آموزشگاه ها استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داد که از نظر هنرجویان مولفه های آموزش هنر به صورت اثربخشی در آموزشگاه ها ارائه می شوند. از دیدگاه هنرجویان رتبه اول در بین مولفه های اثربخش در آموزش هنری عبارت بود از ذوق یا قریحه ی هنری. به عبارتی این مولفه بالاترین رتبه را به لحاظ اثربخشی در بین مولفه های چهارگانه ی آموزش هنرداشت. مولفه ای که پایین ترین رتبه را کسب نمود مولفه ی نقد هنری است. نظر مدرسان در مورد اثربخشی مولفه های چهارگانه ی آموزش هنر حاکی از آن است که دیدگاه مدرسان در مورد اثربخشی مولفه های آموزش هنر اندکی بالاتر از میانگین بوده است.به اعتقاد مدرسان رتبه اول در بین مولفه های اثربخش در آموزش هنری نقد هنری بود. به عبارتی این مولفه از نظر مدرسان بالاترین رتبه را به لحاظ اثربخشی در بین مولفه های چهارگانه ی آموزش هنردارد. مولفه ای که پایین ترین رتبه را کسب نمود مولفه ی تولید هنری بود.به اعتقاد هنرجویا
|