وجود نوسان متغیرهای کلان اقتصادی و شفاف نبودن مسیر کلی سیاستهای اقتصادی دولت در سالهای اخیر محیط ناامنی را برای فعالیتهای اقتصادی کشور ایجاد نموده است. بروز عدم قطعیت سیاست اقتصادی، تأمین منابع مالی را برای شرکتها دشوارتر میکند و ممکن است به دلیل کمبود بودجه نتوانند از پروژههای سرمایهگذاری پر ریسک و پربازده حمایت کنند. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسکپذیری شرکت با نقش تعدیل گری رقابت بازار محصول و اصطکاک مالی و نقش میانجیگری مالی گرایی در شرکتهایی پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار تهران است. بهمنظور دست یافتن به هدف پژوهش، تعداد 142 شرکت بهعنوان نمونه در دسترس طی بازه زمانی سال 1390 تا 1399 انتخاب که درمجموع 1420 سال – شرکت، جهت انجام تحلیل موردبررسی قرار گرفت. از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی و آزمون سوبل و دادههای ترکیبی، جهت آزمون فرضیههای پژوهش استفاده گردید. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسکپذیری شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد بااینحال شواهدی که بیانگر نقش تعدیل گری رقابت بازار محصول و اصطکاک مالی بر رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ریسکپذیری باشد، یافت نگردید. بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مالی گرایی رابطه منفی و معناداری وجود دارد که با افزایش عدم قطعیت سیاست اقتصادی، سطح دارایی مالی در شرکتها کاهش مییابد. با واردکردن مالی گرایی بهعنوان متغیر میانجی در مدل اصلی، نقش میانجیگری تائید نشده است.