تخریب محیطزیست امروزه ازجمله مهمترین عوامل تهدیدکنندۀ امنیت انسانها بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه است. ردپای بومشناختی، جدیدترین شاخصی است که مقدار تأثیر و دخالت انسانها در مسأله تغییرات آبوهوایی و همچنین اثرگذاری منفی آنها بر محیطزیست را موردسنجش قرار میدهد. سیاستهای اقتصادی که دولتها اتخاذ میکنند، در روند ردپای بومشناختی تأثیر بهسزایی دارد. سیاستهای پولی و مالی، ازجمله مهمترین سیاستهای اتخاذی هستند که علاوهبر تأثیر بر فعالیتهای تولیدی و اقتصادی جامعه، بر محیطزیست نیز اثرگذار هستند؛ ازاینرو، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر سیاستهای پولی و مالی بر ردپای بومشناختی در ایران طی بازۀ زمانی 1359 تا 1400 و با استفاده از روش SVARاست. از حجم نقدینگی، مخارج مصرف نهایی دولت بهترتیب بهعنوان ابزارهای سیاست پولی و مالی و از رشد اقتصادی، شهرنشینی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهعنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی و شهرنشینی تأثیر منفی و معنیدار بر ردپای بومشناختی دارند. همچنین رشد اقتصادی، سیاست پولی، سیاست مالی و خود متغیر وابسته تأثیر مثبت و معنیدار بر ردپای بومشناختی دارند و منجر به افزایش ردپای بومشناختی طی دورۀ زمانی مذکور میشوند. ازطرفی، تکانههای سیاست مالی در بلندمدت به افزایش ردپای بومشناختی در ایران منجر شده است؛ از سوی دیگر، نتایج تجزیۀ واریانس در دورۀ دهم نشان میدهد که سیاست پولی 70/6% و سیاست مالی 06/24% از تغییرات ردپای بومشناختی را توضیح میدهند.