رمان سال بلوا محل تلاقی اندوههایی است که تاریخ معاصر ایران در دوران حکومت پهلوی در برگرفته است و بسیاری از مسائل اجتماعی- سیاسی جامعه ایران را بازنمایی کرده است که در این پژوهش با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین چگونگی شکلگیری گفتمان انتقادی آن مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان میدهد در سطح توصیف؛ کاربست واژهها و عبارات بازنماییکنندۀ استبداد، خشونت علیه زنان، خفقان سیاسی- اجتماعی با استفاده از هممعنایی، واژگان غیررسمی، باهم-آیی، وجهیّت، ضمایر، دشواژه و تقابلهای دوگانه از بسامد بالایی برخوردار بوده است؛ در سطح تفسیر و از نظر بافت موقعیتی و بینامتنیت این رمان تحتتأثیر اندیشههای ایرانشهری قبل و بعد از اسلام، دفاع از حقوق زنان و اندیشههای ضداستعماری و بازگشت به هویّت ملی است و در سطح تبیین نیز میتوان تقابل گفتمانهای ایرانی- غیرایرانی، اقتدار مردانه- انقیاد زنانه و تقابل مردم- حکومت را دریافت نمود.