1403/09/01
وحید حسینی

وحید حسینی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 55676117000
دانشکده: دانشکده منابع طبیعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
ویژگی های خاک در توده های کمتر دست خورده با توجه به قدمت توده
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
توده های کمتر دست خورده، توده های گلازنی شده، ویژگی های خاک، جنگل های زاگرس
سال 1399
پژوهشگران هاوین رستمی(دانشجو)، کیومرث محمدی سمانی(استاد راهنما)، وحید حسینی(استاد راهنما)

چکیده

تعدی به توده های کمتر دست خورده در دهه های اخیر بیشتر شده و در نقاط زیادی گواه اجرای گلازنی، چرای دام و نابودی این توده های با ارزش هستیم. از این رو هدف این پژوهش بررسی ویژگی های خاک در توده های کمتر دست خورده با توجه به قدمت توده در پنج منطقه جنگلی (پنج توده کمتر دست خورده و پنج توده گلازنی در مجاورت هم با شرایط توپوگرافی و زمین شناسی یکسان) واقع در شهرستان بانه می باشد. بدین منظور نمونه برداری خاک از هر کدام از مناطق کمتر دست خورده و گلازنی شده 6 پلات از هر توده که به صورت کاملا تصادفی انتخاب شد. در کل تعداد 60 نمونه خاک از زیر تاج پوشش درختان در عمق 0-15 سانتی متری برداشت شد. بعد از آنالیز نرمال بودن داده ها برای تجزیه واریانس از طرح آماری فاکتوریل استفاده شد. برای بررسی مقایسه میانگین ها آزمون دانکن انجام شد. از آزمون تی جفتی جهت مقایسه تک تک توده های کمتر دست خورده و گلازنی شده و از همبستگی پیرسون برای بررسی خصوصیات خاک با درصد تاج پوشش و لاشبرگ و عمق لاشبرگ استفاده شد. در بررسی اثرات متقابل مشاهده شد که دو عامل سن و نوع توده بر روی عناصر کربن، نسبت کربن به نیتروژن، درصد تاج پوشش و لاشبرگ و مقدار رس و شن (در سطح 01/0) و مقدار فسفر و هدایت الکتریکی (در سطح 05/0) دارای اثر معنی دار بوده است. به علاوه درصد تاج پوشش با کربن آلی، نیتروژن، فسفر، هدایت الکتریکی، کلسیم و نسبت کربن به نیتروژن و عمق لاشبرگ با کلسیم، نیتروژن، فسفر و درصد تاج پوشش و درصد لاشبرگ با کلسیم، نیتروژن و درصد تاج پوشش دارای همبستگی مثبت در حالی که عمق لاشبرگ با مقدار اسیدیته دارای همبستگی منفی است. در بین فاکتورهای اندازه گیری شده در خاک مقدار شن و سیلت برای هر پنج منطقه بدون معنی در حالیکه مقدار رس فقط در منطقه شوی، مقدار وزن مخصوص در منطقه های نمه شیر و صدبار، مقدار کربن در هر پنج منطقه، مقدار نیتروژن در منطقه های صدبار و نمه شیر، نسبت کربن به نیتروژن در منطقه های نمه شیر، شوی، نژو و صدبار، مقدار فسفر در منطقه های نژو و صدبار، مقدار کلسیم فقط در منطقه صدبار، مقدار پتاسیم در منطقه های نژو و صدبار، مقدار اسیدیته در منطقه-های نمه شیر و صدبار، مقدار هدایت الکتریکی در منطقه های نمه شیر، بلوه، صدبار، درصد تاج پوشش در منطقه های نمه شیر، بلوه، شوی، صدبار و درصد لاشبرگ در منطقه های نمه شیر، شوی و صدبار اختلافات معنی دار بوده است. در واقع می توان گفت عدم گلازنی و وجود درختان زمینه پایداری اکوسیستم و شرایط مناسب تر و بهتری برای بهبود عناصر غذایی خاک فراهم می آورد.