متون عرفانی منظوم از آغاز تولّد تا مرحلهی بلوغ از یک آبشخور اصلی سیراب و از لطایف ربّانی سرشار شده است. یکی از عناصر عمده ی تأثیرگذار که موجب شکوفایی ادب عرفانی منظوم از جمله مثنوی گردید «گفت و گو» است؛ لذا مثنوی کتاب گفت وگو است که روایت، زیر ساخت آن است و قالب آن نیز به گونه ای است که در آن گفت و گو، جلوه و نمود ویژه ای دارد و لحن طبیعی گفت وگو در آن با لحن و زبان و شخصیّت گوینده تناسب و سنخیت تامّ و تمام دارد، به همان میزان لحن گوینده با مخاطب هم تناسب دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و بیان دیدگاه مولانا در خصوص گفت وگوی میان شخصیّت های گوناگون (انسان و غیر انسان) و صحبّت های ردّ و بدل شده میان نمایندگان فکری مکاتب هریک از ادیان و مذاهب، افزون برنشان دادن ویژگی های درونی و خُلقی هریک از آن ها و نیز فعل و انفعال افکار مطروحه در گفت وگو است؛ در این پژوهش سعی شده است، به پیشینه ی حیات گفت و گو، و شیوه های عمده ی گفت وگوی ادیان و مذاهب در مثنوی معنوی پرداخته شود و ضمن ذکر شواهد، خصوصیّات بیان گفت وگوها تبیین گردد. از نگاهی دیگر که شالوده ی این پژوهش برآن استوار می باشد؛ گفت وگو به لحاظ انواع (دیالوگ و مونولوگ)، طرفین گفت وگو (انسان و غیرانسان)، جنبه های گفت وگو (ایجاز، مساوات و اطناب) و نیز گفت وگو هایی که جلوه های مفاهمه و مواجهه ی ادیان و مکاتب دیگر در آن نمود بیشتری دارد، تقسیم بندی شده است.