چکیده عطار نیشابوری، یکی از صوفیانی است که در کتب خویش به آوردن قصّه و حکایت اهتمامی خاص داشته است و هدف او در داستان پردازی تنها بیان اندیشه ی عرفانی نبوده، بلکه به داستان-پردازی تمایل دارد. بسیاری از صاحب نظران ادبیات داستانی شخصیّت را مهم ترین عنصر داستان می دانند و آن رامهم ترین عنصر منتقل کننده تم داستان و مهم ترین عامل طرح داستان معرفی می-کنند.(یونسی، 1369: پیشین 2) شخصیّت بار اصلی داستان را بر دوش می کشد و با کنش ها، دیالوگ ها و تک گویی آن هاست که هم خودشان ساخته می شوند و هم روایت پیش می رود. (بی-نیاز، 1388: 69) هدف نگارنده بررسی شیوه ی شخصیّت پردازی عطار نیشابوری در چهار مثنوی مصیبت نامه، الهی نامه، اسرارنامه و منطق الطیر است. عطار به دو شیوه ی مستقیم و غیر مستقیم شخصیّت ها را معرفی می کند و برای پردازش شخصیّت ها از ابزارها و شگرد های متفاوت بهره می-گیرد؛ وی برای پردازش مستقیم شخصیّت ها از عنصر نام و عنصر موضع گیری استفاده می کند وآن به این صورت است که با به کارگیری اسامی خاص و عامی که نزد مخاطبان شناخته شده هستند از ذهن شخصیّت ها در شخصیّت پردازی کمک می گیرد شاعر، دیدگاه خود را در مورد اشخاص به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان کرده است و این کار را با کمک دادن القاب و صفت بخشی به شخصیت ها توسط خود یا با کمک یکی از شخصیّت های داستان انجام می دهد و با این کار قصد دارد مخاطبان را با نظرخود همسو کند امّا شاعر برای پردازش غیر مستقیم شخصیّت ها از عنصر گفتگو، تقابل و تیپ سازی سود می جوید ، شاعر با استفاده از عنصر تقابل باعث برجسته سازی کنش شخصیّت ها شده و شخصیّت ها را به صورت غیر مستقیم و با کمک شخصیّت ِمقابل معرفی می کند و با این کار باعث ایجاد تعلیق در حکایت می شود ، تقابل ها را با توجه به کنش شخصیّت-ها به سه دسته ی وارونه، رایج و خنثی تقسیم کرده ایم؛ استفاده از ابزار گفتگو نیز، برای واقعیّت-بخشی به داستان و پردازش غیر مستقیم شخصیّت ها به کار می رود ارزش گفتگوها در پردازش شخصیّت ها با توصیف برابری می کند و در جهت معرّفی شخصیّت ها و آشکار ساختن تضاد درونی آن ها بسیار مؤثّر عمل می کند گفتگوها را از نظر شکل ظاهری به چند دسته ی یک سویه، دو سویه و چند سویه تقسیم کرده ایم. هم چنین عطّار ، از تیپ های متفاوت شخصیّتی برای القای تفکّرات عرفانی خود بهره می گیرد یکی از تف