پژوهش حاضر، روایت گری در داستان های کوتاه بهرام صادقی را در مجموعه ی سنگر و قمقمه های خالی بررسی می کند. بر این اساس، شیوه ی روایت، پیرنگ، شخصیت پردازی و فرم داستان های مذکور مورد توجه قرار گرفته است. جایگاه نویسنده و راوی در داستان و رابطه ی این دو با هم، همچنین چگونگی ارتباط آن ها با شخصیت های داستان و برقراری ارتباط با خواننده از طریق متن روایی از جمله مواردی است که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش، کتابخانه ای است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی شده اند. بر اساس این تحلیل ها، روایت گری در داستان های بهرام صادقی بر تنوع و نوآوری استوار است. کاربرد شیوه های مختلف برای روایت این داستان ها نشان می دهد که نویسنده در پی گریز از شیوه های متداول داستان نویسی است و به استفاده از شگردهای مدرن تمایل دارد. برای انتقال مضمون داستان به خواننده، نشانه هایی در شکل بیرونی اثر وجود دارد و تکنیک هایی چون آغاز کردن داستان و پایان دادن به آن به شکلی متفاوت، ابهام در رخدادها، تشکیل سطوح روایی، ترکیب دو یا چند زمان با هم در یک داستان و استفاده از طنز در کنار همه ی این موارد، برتری فرم را بر محتوا در داستان های او نشان می دهد.