رساله ی حاضر به بررسی شیوه های روایت پردازی هوشنگ گلشیری در رمان شازده احتجاب و مجموعه ی داستان کوتاه مثل همیشه اختصاص یافته است. مطالب پایان نامه در پنج فصل گرد آوری شده است. در این پژوهش سعی برآن بوده که تجزیه و تحلیل مهم ترین عناصر روایی از قبیل شیوه ی روایت، پیرنگ و شخصیت پردازی و نیز تبیین الگوی ارتباط روایی داستان های مذکور از نویسنده تا خواننده در اولویت کار قرار بگیرد. بر اساس تحلیل های انجام شده، شیوه ی روایتگری مدرن جریان سیال ذهن و مبحث زمان مهم ترین نکته ی قابل بحث در رمان شازده احتجاب است.این عوامل کل داستان را تحت تأثیر خود قرار داده، فرم، ساختار و پیرنگ غیر خطی داستان هم بر اساس آن ها شکل گرفته است. اما در داستان کوتاه ها غالباً با شیوه ی روایت گری سنتی مواجهیم و نمود مدرنیته و پست مدرنیته به شکل کم رنگ تری مواجهیم که با اشکال مختلفی چون بی اسم بودن شخصیت های بعضی داستان ها یا ذکر اسامی به صورت آوردن حروف به جای اسم کامل، راوی فراداستان و سطوح روایی دوگانه در بعضی از داستان ها به نمایش درآمده است. در تمام داستان های کار شده شاهدیم نویسنده با استفاده از راویان مختلف و نیز به کمک پیوند های شدید عناصر داستان و کاربرد خاصی که از هر عنصر دارد با خواننده در ارتباط است.