سم به هر ماده مضر و زیان آور برای بافت های بدن موجود زنده و یک سیستم بیولوژیکی اطلاق می شود، و در موارد زیادی همانند قتل، درمان، و صید و شکار قابل استفاده است، از این رو سم به عنوان موضوعی در ابواب مختلف فقهی هم چون بیع، شکار، جهاد، قصاص، قتل و غیره قابل طرح و بررسی است. دلیل استنباط فقهای مذاهب اسلامی در این مباحث، به صورت کلی توجه به ضرر و زیان ناشی از سم، قواعدی چون «لاضرر و لا ضرار» و برخی آیات و روایات مرتبط و ضرورت و مقتضیات و شرایط خاص زندگی افراد و جامعه اسلامی است. همین قرابت مبانی استنادی سبب قرابت و نزدیکی دیدگاه علما در اکثر احکام شده و غالبا سم را به علت مضر بودن نجس و غیرقابل تناول دانسته اند و آن را حرام عنوان می کنند و بیع و تجارت با آن را به دلیل عدم النفع یا مضر و حرام بودن آن جایز نمی دانند. هم چنین استفاده درمانی از آن را به مانند سایر محرمات محدود به حالت ضرورت دانسته اند. فقهای مذاهب اسلامی درباره قتل با سم، هرچند سم را قتال و کشنده دانسته اند؛ اما درباره نوع قتل آن دو دیدگاه مختلف دارند، گروهی از فقها معتقدند قتل عمد است و گروهی نیز آن را قتل شبه عمد به شمار می آورند. فقها قصاص با سم را به علت حرام بودن این ماده و توجه به برخی احادیث در باب الزام قصاص با «شمشیر» و رعایت احسان در قتل جایز نمی دانند. هم چنین فقها درباره استفاده از سم علیه مشرکان و در هنگام جنگ سه دیدگاه دارند: اغلب فقها آن را جایز می دانند. و برخی آن را مکروه و محدود به حالت ضرورت عنوان نموده اند و عده ای نیز آن را حرام می دانند.