1403/02/08
سهیلا رستمی

سهیلا رستمی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 45689
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: دانشگاه کردستان- دانشکده علوم انسانی و اجتماعی- گروه فقه شافعی
تلفن: 33664600

مشخصات پژوهش

عنوان
سیر تحول علم اصول فقه از ابتدای قرن سوم تا پایان قرن پنجم
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
علوم اسلامی- اصول فقه- رساله- گرایش انحراف
سال 1396
پژوهشگران حیدر فاطمی(دانشجو)، سالم افسری(استاد راهنما)، سهیلا رستمی(استاد مشاور)

چکیده

در قرون سوم تا پنجم هجری روشنفکری اسلامی به اوج خود رسید این دوره را می توان دوره طلایی شکوفایی علوم اسلامی نامید مذاهب فقهی در این دوره شکل گرفتند صحاح سته نیز حاصل این دوره هستند. علیرغم پیشرفت روزافزون در علوم اسلامی ما شاهد یک وقفه غیر معمول در روند گسترش علم اصول فقه در دوره مذکور هستیم بدین معنی که بعد از «الرساله» شافعی، اولین اثر مستقل اصولی، تا اواخر قرن چهارم هجری هیچ اثر مستقلی در زمینه اصول فقه تألیف نشد. محققان و تاریخ نگاران این دوره را دوره فقدان فعالیت علمی در زمینهی اصول فقه یعنی دوره ای که هیچ پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشت، به حساب می آورند. و این تصور عده ای را بر آن داشته که نقطه ی آغازین جدیدی برای اصول فقه قائل باشند. وقتی به زندگی نامه ها و طبقات علما مراجعه می کنیم غیبت آثار اصولی در قرن سوم بیشتر نمایان است. در خلال صدها عنوان و یادداشت مربوط به قرن سوم اشاره ای به چنین آثاری یافت نمی شود. تمامی آنچه که در منابع یافت می شود فقط رساله های مجزا و بخصوصی که عمدتا جدلی هستند به چشم می خورد. گولد زیهر در کتاب «ظاهری ها» می گوید: «مهم ترین کار شافعی وضع قوانین استنباط احکام شرعی بود وی این کار را به نحو شایسته ای انجام داد و لازم است که برای استنباط احکام به آن مراجعه شود.» بعد از اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم بود که از واژه «اصول الفقه» صراحتا برای نامگذاری این علم استفاده شد. آثار مربوط به این دوره و حتی بعد از آن اغلب حاوی توضیحاتی درباره این اصطلاح دو کلمه ای هستند. نویسندگان زیادی درباره ی اصول فقه نوشته اند از جمله ی آنان فقهای معتزلی و اشعری یا همان متکلمین هستند. با نگاه به تألیفات قرن پنجم و بعد از آن در می یابیم که این آثار نسبت به رساله ی شافعی دچار انحراف شده اند بدین معنی که آن طریقی که شافعی در رساله دنبال کرده بود را در پیش نگرفتند. این پایاننامه بر آن است که مشخص کند در آن دوره چه اتفاقاتی رخ داد و علم اصول چگونه تحت تأثیر گرایش های اعتقادی و فقهی و علوم دیگر قرار گرفت.