جهل به معنای عدم علم مطلق نسبت به یک شئ یعنی نبود تصور از یک چیزی یا به معنای وجود علم امّا بدون تصور درست از واقعیت امر است. جهل نه منافی اهلیت ادا است و نه منافی اهلیت وجوب، اما با این وجود، دین مبین اسلام جهت رفع حرج از مکلف و تساهل بر او، آن را به عنوان یکی از اسباب تخفیف بر مکلف به شمار آورده است؛ اما این تخفیف بدین معنا نیست که جهل بهتر از علم باشد بنابراین علمای فقه و اصول برای اعتبار جهل به عنوان یکی از اسباب تخفیف بر مکلف ضوابطی قرار داده اند که نه عذر به جهل را به صورت مطلق پذیرفته اند و نه آن را به صورت مطلق رد کرده اند چون از طرفی اگر شخص جاهل مطلقاً و بدون هیچ ضابطه ای معذور باشد احکام اسلامی تعطیل شده و علم و جهل با هم برابر می شود، مکلف نسبت به تکلیف بی توجه می شود و جهت فرار از تکلیف و مسئولیت به جهل به احکام پناه می برد و از طرفی دیگر اگر شخص جاهل مطلقاً و در هیچ شرایطی معذور نباشد با تساهل و تسامح شریعت هم خوانی ندارد چون گاهی جهل از نوعی است که مکلف امکان دفع آن را ندارد و معذور نبودن او در این حالت منافی تساهل و تسامح شریعت است چراکه در شریعت اسلام کسی قابل مؤاخذه و بازخواست است که کوتاهی کرده باشد ولی چنین شخصی کوتاهی نکرده است. جهل در همه ابواب فقه منشأ أثر است و احکام متعددی بر آن مترتب می شود. در این پژوهش که براساس روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا است به آثار مترتب بر آن در احکام جنایات پرداخته خواهد شد.