تلقین در لغت به معنای تفهیم و در اصطلاح فقها به معنای القای کلام به دیگری که دیگری آن را قبول یا تکرار نماید، است. تلقین را میتوان به دو صورت انجام داد: تلقین برای شخص محتضر و تلقین برای میت. فقها در باب تلقین شخص محتضر قائل به استحباب بوده و در میان آنان اختلاف نظری وجود ندارد اما در مورد تلقین بعد از مرگ یا به اصطلاح تلقین میت با هم اختلاف نظر دارند. علمای شافعیه و حنابله قائل به استحباب، گروهی از فقهای احناف قائل به اباحه و فقهای مالکیه و برخی از فقهای حنفی قائل به کراهت انجام تلقین برای شخص میت میباشند. با مقایسه ادله و دیدگاههای رایج در این باب استحباب انجام تلقین برای میت با توجه به ادله و براهین و مناقشهی این ادله اصح به نظر میرسد. موت در لغت به معنای سکون است و هرچیزی که ساکن باشد میت محسوب میشوداما در اصطلاح فقها به معنای خروج و جدائی روح از بدن است. بنابراین میت کسی است که روحش از بدن خارج و ساکن شده باشد. نشانه های میت از دیدگاه فقهی عبارتند از: قطع دم و باز دم، خیره شدن چشمها، کج شدن پاها و تار شدن چشمها از نظر پزشکی نیز این نشانهشامل سست شدن عضلات، کبودی چشمها و خشک شدن جسم میت است. تمامیاین علایم و نشانهها به معنای خروج روح از جسم میباشد. محتضر یا شخص در حال احتضار به کسی اطلاق میگردد که مرگ بر او نازل شده باشد.