ساختار بسیار رقابتی صنعت گردشگری و اهمیت نیروی انسانی در کارکرد اثربخش این صنعت لزوم توجه به و سرمایهگذاری بر نیروی انسانی فعال در گردشگری را بیش از هر صنعت دیگری نمایان میسازد. با ورود صنعت گردشگری به مرحله پساصنعتی و عبور از مدلهای متداول عرضه و تقاضا لزوم توجه به کیفیت و کمیت نیروی انسانی در این صنعت اهمیت دوچندان پیدا کرده است. از همین رو یکی از موضوعات مورد تأکید در عرصه پژوهش و عمل آموزش گردشگری است. از آنجا که از زمان به رسمیت شناختهشدن گردشگری بهعنوان یک رشته علمی زمان زیادی نمیگذرد تا به امروز اقدامات عملی و پژوهشی قابلملاحظهای در ارتباط با آموزش گردشگری در سطح بینالمللی و داخل کشور صورت نگرفته است. این خلأ در ارتباط با مدلها و چارچوبهای هدایتگر آموزش گردشگری بیشتر دیده میشود. از همین رو پژوهش حاضر درصدد ترسیم نقشه راه آموزش گردشگری در چارچوب رویکرد اکوسیستم میباشد. ازآنجاکه استان کردستان یکی از قطبهای گردشگری در داخل کشور به شمار میرود و سالانه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی قابلتوجهی است و اقدامات پژوهشی و عملی چندانی در زمینه آموزش گردشگری در این جغرافیا انجام نشده است، پژوهش حاضر با تأکید بر زمینه استان کردستان بهعنوان موردمطالعه درصدد ترسیم نقشه راه آموزش گردشگری برآمده است. به اتکا رویکرد کیفی اکتشافی و گردآوری دادهها بهواسطه تعداد 75 مصاحبه عمیق با ذینفعان صنعت گردشگری (خبرگان، دانشجویان و دانشآموختگان، کسبوکارها، گردشگران، کارشناسان بدنهی دولت)، مهمترین ارکان نقشه راه شامل محتوای آموزش، روش آموزش، مخاطبان آموزش، چالشهای پیشِ روی آموزش و عوامل دخیل در اثربخشی آموزش استخراج گردید. در نهایت نیز مدلی فرایندی با تأکید بر ارکان سهگانه مقدمات (روش، محتوا و مخاطبان)، فرایند (طراحی و برنامهریزی، اجرا، نظارت، ارزیابی) و پیامدهای آموزش گردشگری (عاطفی، شناختی و رفتاری) پیشنهاد شد. یافتههای پژوهش دلالتهای قابلتوجهی برای توسعه پژوهشهای آتی و طراحی سیاستهای اثربخش در راستای ارتقا آموزش را به همراه دارد.