از جمله دانش های اسلامی که در شعر شاعران قرن ششم و همچنین بعدها در آثار مولانا جلال الدین بلخی، بازتاب وسیعی داشته، فقه اسلامی است. از این نظر شعر این دوره، شعری متعهد، و متأثر از آرای فقها، محدثین، عرفا و بزرگان دینی است. چنان که بدون شناخت مبانی فقهیِ مصطلحات رایج در شعر آنان، درک زیبایی شناختیِ سخن آنها و غور در معارف نهفته در کلامشان دشوار و چه بسا ناممکن می گردد و در مواردی به خوانش ها و تفاسیر نادرست منجر می شود. از این روی، شناخت مبانی نظریِ مصطلحات فقهی در شعر شاعران این دوره، از ضروریات تحقیق در ادب فارسی است. «قلتین» (دون قلتین) و «سلام تحلیل» دو مسأله فقهی است که در شعر مولانا و برخی شاعران قرن ششم بسامد قابل توجهی داشته است. در این مقاله، با توجه به دیدگاه های فقهیِ مولانا و برخی شعرای بزرگِ پیشگام سبک عراقی، ضمن بررسی مبانی فقهی و نظریِ دو نکته فقهیِ «قلتین» (دون قلتین) و «سلام تحلیل»، بازتاب هنری این دو نکته در شعر مولانا و برخی شاعران قرن ششم بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق، بیانگر احاطه شاعران مذکور بر ابعاد مختلف نکات فقهی مورد بررسی است، چنان که علاوه بر کاربرد جنبه فقهی و تعلیمی این مصطلحات، از آنها به عنوان ابزارهایی برای مضمون آفرینی ها و تصویرسازی ها استفاده کرده اند.