در محیط متغیر و پویای امروزی، شرکتها نیازمند طراحی و بهره گیری از راهبردهایی هستند که بتواند آن ها را در بهبود روزافزون عملکردشان یاری رساند؛ از سوی دیگر ارائه بهترین عملکرد در زمینه ی بازاریابی به اساسیترین دغدغهی مدیران تبدیل شده است و میکوشند تا به عملکرد برتر دست یابند؛ بنابراین بهرهگیری راهبرد مناسب ازجمله موارد مهم هر شرکتی است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین راهبردهای کسب وکار و راهبردهای بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش های همبستگی محسوب میشود. جامعه آماری شامل 345 نفر از مدیران و کارشناسان شرکتها است که با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس و بهرهگیری از فرمول کوکران حجم نمونه 182 نفر لحاظ شد. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شد که روایی صوری آن توسط استادان دانشگاه و اعتبار سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزار لیزرل موردبررسی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد بین راهبردهای کسبوکار و راهبردهای بازاریابی همبستگی قوی وجود دارد.