پژوهش حاضر در نظر دارد تا از طریق توصیف و واکاوی تجربی ساختار اجتماعی مدرسه نشان دهد که چگونه مدرسه تجربه طرد را در دانش آموزان پدید می آورد و دانش آموزان با مقاومت و ستیز در برابر طرد، به عمل خشونت، به مثابه عملی بامعنا و منازعه ای فرهنگی دست می زنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش اتنوگرافی انتقادی در دبیرستان های پسرانه ی شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته فردی و گروهی استفاده شد. نظر به ماهیت چندوجهی اعمال قدرت در میدان مدرسه، در نمونه پژوهش، دانش آموزان، کارگزاران مدرسه، و اولیاء مشارکت داشتند. نتایج پژوهش مؤید آن است که مدرسه به میانجی قدرت انضباطی، قدرت تعاملی، فشار به والدین، گروه معلمان، و رویکرد اداره، قدرت خود را بر دانش آموزان اعمال می کند. این شیوه ها برآمده از ایده های فرهنگیِ حفظ شأن مدرسه و حریم معلمان، ناهمنوائی هم چون آسیب، اولویت علّی نظم و انضباط، نادانی و ناآگاهیِ دانش آموزان، ایده ی مدارا و نگهداری، اولویت امر درسی، قدرت والدین مکمل قدرت مدرسه، ساخت دانش مدرسه، برساخت نوع دانش آموز، و تئوری های ضمنی ای است که بر بنیان آن فرهنگ مدرسه صورتبندی شده است. مدارس مورد بررسی، دانش آموزان را به تدریج در فرهنگ مدرسه به میانجی درونی سازی معیار نمره، درونی سازی فرآیند جداسازی، درونی سازی جایگاه برتر معلم، درونی سازی درس خوانی و انضباط همچون فضیلت، و درونی سازی بداهت و ضرورت مدرسه اهلی نموده است. شیوه های اعمال قدرت، فرهنگ مدرسه و تئوری های ضمنی معلمان، دانش آموزان را به اشکال مختلف طرد نموده است. این طرد شامل تجربه ملال و بیگانگی، تجربه بدنی و روانی ملال، تجربه درد، تجربه عدم شناسائی، گیردادن، اقتدار آمرانه، تجربه ایده های نامعتبر، داغ ننگ، تجربه شکاف نسلی، و دو مقوله مرتبطِ مدعاهای هنجاری-ارزشی و فضای خصومت بوده است. بر مبنای نتایج، پنج منبع عمده که دانش آموزان از رهگذر آنها طرد می شوند عبارتند از: مدرسه، خانه، نظام آموزشی، شرایط اقتصادی جامعه، و شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی(خانواده). شرایط طردآمیز حامل معنایی از مدرسه برای دانش آموزان است که با معنای مسلط از مدرسه قرابتی ندارد و این معانی ضمنی، پشت صحنه بسیاری از خشونت ورزی های دانش آموزان در مدرسه را شکل داده است. یکی از اشکال مواجهه دانش آموزان مورد بررسی با شرایط طردآمیز، خشونت ورزی است که در سه دسته «خشونت ورزی دانش آموزان نسبت به یکدیگر»، «خشونت ورزی دانش آموزان نسبت به یکدیگر(مرتبط با مدرسه)»، و «خشونت ورزی دانش آموزان نسبت به مدرسه و معلمان» قابل تفکیک است. در بخش پایانی و بر مبنای مختصات اتنوگرافی انتقادی، بدیل هایی حول واژگون ساختن طرد و بی قدرتی دانش آموزان، و آشنا ساختن جنبه هایی از فرهنگ بدیل معرفی شده است.