ناصر شیربگی

هدف از این پژوهش واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر آموزش مجازی در مدارس ایران بود. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش آمیخته بود. میدان پژوهش بخش کیفی شامل 22 نفر از مدیران مدارس و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گوله‌برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شدند همچنین جامعه آماری بخش کمی شامل 120 نفر از مدیران مدارس ابتدائی و متوسطه شهرستان بوکان بودند که با استفاده از جدول مورگان از تعداد کل 160 نفر و به روش تصادفی انتخاب شدند. برای تناسب سنجی مدل نظر 30 نفر از اساتید اخذ شد. ابزار بخش کیفی مصاحبه باز بود که اعتبار آن به روش نظر گوبا و لینکلن (2000) و پایایی به روش توافق بین کدگذاران تایید شد. ابزار بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج بخش کیفی بود که روایی سازه به روش معادلات ساختاری و پایایی با آزمون الفای کرونباخ تایید شد داده‌های پژوهش به روش تحلیل مضمون(تحلیل تم)، معادلات ساختاری و آزمون فریدمن تحلیل شدند. بر اساس یافته‌های پژوهش نظارت مدیران بر فعالیتهای مجازی معلمان تابع سه مفهوم اصلی اخلاق فردی معلمان، شناسه‌های اخلاق اجتماعی معلم و معنویت گرایی در قالب 5 مقوله اصلی و 29 مولفه بود و بر اساس یافته‌های پژوهش نظارت مدیران بر فعالیتهای مجازی دانش‌آموزان تابع سه مفهوم اصلی اخلاق فردی دانش آموزان، اخلاق اجتماعی و معنویت گرایی در قالب 9 مقوله اصلی و 40 مولفه بود. بنابر نتایج یک مدل با دو مسیر نظارت بر معلمان و نظارت بر دانش‌آموزان در قالب 14 مفهوم کلی در دو حیطه نظارت بر اخلاق معلمان (اخلاق فردی در کلاس، محتوای آموزشی معلمان، اخلاق اجتماعی، نظارت بر روابط و معنویت گرایی) و نظارت بر اخلاق دانش آموزان(تربیت منش، شناسه‌های اخلاقی کلاس درس، اخلاق فردی در فضای مجازی، محتوای آموزشی دانش آموزان، روابط معلم-دانش آموز، نظارت خانوادها، ارزشیابی آموزشی، اخلاق اسلامی و اخلاق معنوی) ارائه داد که بر اساس نظر خبرگان چهارچوب پیشنهادی این پژوهش از اعتبار و برازش مطلوبی برخوردار است.