مطالعه حاضر مفهوم پژوهشگری را از دیدگاه استادان رشته های مختلف موردبررسی قرارداد. به این منظور یک رویکرد ترکیبی متوالی اتخاذ گردید. بخش اول پژوهش با اهداف اکتشافی، روش پدیدارنگاری و مصاحبه با 30 نفر از اعضای هیئت علمی که در رشته های علمی مختلف تدریس و پژوهش می کردند انجام شد. به دنبال آن، به منظور تعمیم نتایج، پژوهش با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی با نمونه ای120 نفره از اعضای هیئت علمی ادامه یافت. ابزار مورداستفاده مصاحبه نیمه -ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نتایج بخش کیفی بود. نتایج بخش کیفی گویای آن بود که پنج الگوی متفاوت از تجربه استادان دانشگاهی می توان احصا نمودکه عبارتند از: تحقیق به مثابه مسؤولیت حرفه ای، کار هنری، سفر به ناشناخته ها، جورچین و داوری. پژوهشگران همچنین توانستند از داده های بخش کمّی نیز پنج عامل را به شرح ذیل استخراج نمایند که تقریباً با مفاهیم بخش کیفی معادل بودند: کشف حقیقت، گردآوری اطلاعات، حل مسئله، بازکاوی و برداشت نادرست از تحقیق. یافته های بخش کمّی همچنین نشان داد که نوع دانشکده و به تبع آن رشته تخصصی استادان نمی تواند تفاوتی معنادار در میانگین بیشتر عامل های اصلی برداشت استادان از تحقیق ایجاد کند. الگوها و عامل های احصا شده از مفهوم پژوهشگری در تحقیق حاضر شیوه ای برای درک مشکلات یا عدم تکمیل دروس و دوره های پژوهشی به دلیل عدم تناسب مفاهیم استاد و دانشجو فراهم می کند. ازآنجاکه هر الگو، گونه مختلفی از جهت گیری را در ارتباط با فرآورده های پژوهشی در بردارد چارچوب تحقیق حاضر ابزاری مفید در مباحث مربوط به بررسی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی فراهم می کند. اشارات کاربردی مطرح شده در پژوهش حاضر مبنایی را برای درک برخی پدیده های مرتبط با پژوهش در نظام آموزش عالی ارائه می کند که تاکنون به صورت کامل درک نشده است.