هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی وضعیت آموزش مهارت های پایه در هنرستان های فنی و حرفه-ای شهر سنندج می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر دانش شناختی تئوری عملگرایانه(پراگماتیسم) است. رویکرد اصلی در این پژوهش، آمیخته(کمی - کیفی ) و با استفاده از راهبرد، همزمان است. جامعه آماری و میدان تحقیق مدیران، مربیان(هنر آموزان، استادکاران و سرپرست کارگاه) و هنرجویان هنرستان های فنی و حرفه ای شهر سنندج در سال تحصیلی 94-1393 است. بخش کمی از روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی(زمینه یابی) استفاده شده است و بخش کیفی پژوهش از روش پژوهش ارزشیابی استفاده شده است. در بخش کمی پژوهش برای جمعیت هنرجویان از روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی و برای مدیران و مربیان هنرستان از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شده است. حجم جامعه هنرجویان بر اساس اعلام سازمان آموزش و پرورش کل استان در سال تحصیلی 94-1393، 2031 نفر می باشد؛ که از فرمول نمونه گیری کوکران با اطمینان %95 استفاده شده، که حجم نمونه 323 نفر به دست آمد، همچنین برای تعیین حجم نمونه مدیران و مربیان(هنرآموزان.....) با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری 10 نفر از مدیران و 19 نفر معاون( که به عنوان کادر اداری) و 45 نفر از مربیان می باشد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. ابزار اندازه گیری در بخش کمی از پرسشنامه استاندارد شده استفاده شده، و در بخش کیفی از مصاحبه نیمه سازمان یافته برای گردآوری داده های مربوط استفاده شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد که میزان اهتمام هنرستان های فنی و حرفه ای به آموزش مهارت های پایه پایین و بین وضع مطلوب و وضع موجود آموزش مهارت های پایه شکاف معنی داری وجود دارد، همچنین می توان به اولویت بندی آموزش مهارت های پایه از لحاظ اهمیتی که برای آموزش این مهارت ها قائل بود پرداخت که به ترتیب اولویت اول به آموزش مهارت مسئولیت پذیری که پس از این بعد، به ابعاد دیگر اهتمام می شود . نتایج بخش کیفی پژوهش در تایید نتایج بخش کمی و در مورد نحوه آموزش مهارت های پایه نتایج نشان داد که استراتژی آموزشی مشخصی برای آموزش این مهارت ها در مراکز مورد مطالعه وجود ندارد و ارزشیابی آنها از مهار ت ها پایه پایین می باشد.