چکیده: اهداف: این پژوهش با هدف اعتباریابی پرسشنامه باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور انجام گرفت. روش ها: پژوهش حاضر در سال 1393 و به صورت مقطعی انجام گرفت. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج بودند که نمونه ای به حجم 303 آزمودنی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوره داده ها پرسشنامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور (دیرا – اسمولک، 2004) بود که روایی و پایایی آن ها به ترتیب از طریق تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه، مشتمل بر 34 گویه و پنج بعد خودکارآمدی در درگیر ساختن فراگیران با مسائل علمی، خودکارآمدی در اهمیت دادن به شواهد علمی، خودکارآمدی در فرمول بندی توضیحات، خودکارآمدی در پیوند دادن توضیحات با دانش علمی، و خودکارآمدی در گفت وگو و تعدیل توضیحات، تأیید گردید. همسانی درونی پرسشنامه نیز در مجموع و بر حسب ابعاد پنج گانه، مورد تأیید بود. یافته ها همچنین نشان داد که میزان باورهای خودکارآمدی معلمان در تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور ، در سطح متوسط بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی تدریس علوم به عنوان یک درس پژوهش محور ، در ایران قابل استفاده است.