مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: تنیدگی یادگیری و پژوهش در پرتو تعاملات مدیر - معلم مدارس ابتدایی شهر شهریار در سال 1403-1402 انجام شده است. روششناسی پژوهش: پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها، کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا بود. میدان پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر شهریار تشکیل دادند. نمونهگیری بهصورت هدفمند بود که با 15 نفر از مدیران مدارس شهر شهریار مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام گرفت. جهت روایی و اعتبار مصاحبهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور صاحبنظران غیر مشارکتکننده در تحقیق استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش تحلیل محتوا با رویکرد عرفی/ قراردادی در سه مرحله برچسبها، زیر مقولهها و مقولهها از طریق نرمافزار 18 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت یافتهها: در قسمت موانع، رهبری یادگیری محور دارای پنج مقوله شامل: بروکراسی و ناکارآمدی، چالشهای رهبری، موانع پژوهش و یادگیری، انگیزش و توانمندی، مسائل اجتماعی و اقتصادی؛ و انگیزش پژوهش داری شش مقوله شامل: ضعف انگیزش در پژوهش، چالشهای مدیریتی و ساختاری، موانع و مشکلات پژوهشی، آموزش و توسعه مهارتها، نیازهای نامنطبق، چالشهای تحقیقاتی است. در قسمت راهکارهای استقرار، برای رهبری یادگیری محور دارای چهار مقوله شامل: شوقآفرینی و حمایت، مدیریت مؤثر آموزشی، همکاری و تعامل، فرهنگ و حل مسئله؛ و برای انگیزش پژوهش داری چهار مقوله شامل: توجه به انگیزههای معلم در پژوهش، زیرساختهای پژوهشی و آموزشی، رهبری و مدیریت پژوهش، عملگرایی و نوآوری در پژوهش است. در قسمت نتایج پیادهسازی برای رهبری یادگیری محور دارای شش مقوله شامل: یادگیری تحولآفرین، پژوهشهای کاربردی، رفع موانع بودجهای، رفع معضلات آموزشی و معلمی، بهبود فناوری مدارس، بهبود وضعیت آموزشوپرورش؛ و برای انگیزش پژوهش دارای چهار مقوله شامل: رشد پژوهشی و آموزشی، بهبود روشهای تدریس و یادگیری، توسعه مهارتهای تخصصی و همکاری، حل مسائل اجتماعی است بحث و نتیجهگیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیتهای یادگیری مدرسه، میتوانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.