مهر یا صداق که کابین هم گفته می شود مالی است که زن درنتیجه عقد ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن میشود. مهر در شریعت اسلام مبتنی بر قواعد و اصولی خاص است. اگرچه تعیین مهریهها نصاب معین ندارد، معهذا مهری که از جانب مرد به زن داده می شود میتواند نشانه ی صداقت ومحبت راستین مرد نسبت به زن باشد، به علاوه مهر در عرف نشانه ارج و احترامی است که مرد برای زن قائل است و مظهر تعهد شوهر برای تامین زندگی زن است. اصل براین است که زوجین در هنگام عقد ازدواج مقدار ونوع مهریه را معین کنند ولی چون که صحت عقد نکاح به تعیین مهریه مرتبط نیست گاهی مهرالمسمی درنکاح ذکر نمی شود یا در برخی شرایط مهریه مورد توافق یا قابلیت پرداخت آن از بین می رود و یا اینکه از ابتدا مهریه ای تعیین نشده است و یا به هر دلیل دیگری پرداخت آن متعذر گردد، که در این حالت مهرالمثل جایگزین آن می شود. علمای مذاهب برمواردی که مهرالمثل بدان تعلق می گیرد متفق القول نیستند دربعضی ازآنها ازجمله عدم تسمیه ،وطءبه شبهه،نکاح شغار،عدم مالیت داشتن مهرو وجودشی حرام بعنوان مهریه اتفاق نظردارندامادربسیاری ازموارد دیگر اختلاف نظر وجود دارد که درمتن خواهدآمد. در این پژوهش پس ازجمع آوری داده های مرتبط با موضوع مورد بحث ازلابلای کتب فقهی بااستفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تجزیه و بررسی آنها پرداخته شده است . چنین به نظر می رسد که هدف از راهکار تبدیل مهر المسمی به مهر المثل حفظ حقوق مالی زوجه و پاسداشت کرامت، جایگاه دینی وانسانی می باشد.