یکی از ویژگی قرآن آن است که به زبان عربی نازل شده است و می دانیم که زبان عربی، خالی از آرایه های ادبی از جمله تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه و تعریض نیست و همین امر موجب شده است که علما در باب وجود مجاز در قرآن اختلاف نظر داشته باشند. اصولیان برای رساندن معانی، الفاظ را به دو شکل استعمال کرده اند: حقیقی و مجازی. اصطلاح مجاز، و وجود آن در قرآن، از دیرباز توجه علمای اسلامی را برانگیخته. شناخت این کاربردها، از کلیدهای مهم فهم منصوص میباشد و بدون تشخیص آنها برداشتهای ناصوابی از آیات قرآن حاصل می شود. از قرن سوم تا پنجم مجاز بر سه معنای اصطلاحی به کار گرفته شده است. الف( ابتدا مجاز به معنای راه و بیان معنا استعمال شده است، نه مجاز اصطلاحی که بعدا رایج شد. ب( مجاز به معنی عام که مشتمل بر راههای بیان سخن، از جمله تشبیه، استعاره، کنایه، بوده است. ج( مجاز به همان معنای رایج و اصطلاحی که در علم بیان متداول است، و در مقابل اصطلاح بلاغی حقیقت قرار دارد. مجاز در لغت مصدر میمی از بر » جوز « ریشه وزن مفعل، به معنای عبور کردن است و در اصطلاح اصولیان عبارت است از به کاربردن لفظی در غیر معنای وضعی خود، همراه با علاقه و قرینهای که مانع از اراده معنای حقیقی شود. علمای اصول مجاز را به حسب وضع و واضع به چهار قسم تقسیم کرده اند. مجاز لغوی، مجاز شرعی، مجاز عرف عام، مجاز عرف خاص. مجاز به حسب موضوع له نیز به دو قسم تقسیم می شود مفرد و مرکب. جمهور علمای اصول، حذف و زیاده را از اقسام مجاز میدانند. برای تشخیص استعمال مجازی از استعمال حقیقی، علائمی برشمرده شده، الف( تصریح اهل لغت، ب( صحت نفی، ج( عدم اطراد، د( عدم امتناع اشتقاق. اصولیان، درباره وجود مجاز در قرآن، چهار گروهاند؛ گروه اول قائل به وجود مجاز در تمام قرآن هستند؛ این نظریهی جمهور مفسرین، فقها، اهل بلاغت و اصول است.گروه دوم قائل به منع وجود مجاز درتمام قرآناند. این دیدگاه ابو اسحاق اسفراینی، داوود بن علی اصبهانی، ابوبکر بن داوود بن علی اصبهانی، ابن القاص شافعی، ابن خویز منداد مالکی، ابن تیمیه، ابن قیّم جوزی، عبدالرحمن سعدی، محمدامین شنقیطی، عبدالرزاق عفیفی، عبدالعزیز بن باز، و محمد بن صالح عثیمن است. گروه سوم قائل به منع وجود مجاز، فقط در آیات صفات شدهاند. گروه چهارم قائل به تفصیل میان حکم شرعی و غیر شرعی میباشند. این دیدگاه ابن حزم است. دل