دین اسلام طلاق را حق زوج و از اختیارات او قرار داده به طوری که هر وقت اراده کند می تواند همسر خود را طلاق دهد. ولی بهره مندی از این حق به این معنا نیست که زوجه در موضوع طلاق هیچ گونه اختیاری نداشته باشد بلکه او نیز در مواردی مانند سوء معاشرت، اعسار از پرداخت یا ترک نفقه، اعسار در پرداخت مهریه، حبس، غیبت و مفقود الاثر بودن زوج و همچنین، عیوب و امراضی مانند جذام، برص، جنون و ایدز و اعتیادبه مواد مخدر و مواردی دیگر می تواند با مراجعه به حاکم شرع یا قاضی و اثبات ادعای خود نسبت به درخواست تفریق از زوج مبادرت نماید. فقهای اسلام این گونه تفریق ها را به طلاق قضایی یا فسخ قضایی تعبیر کرده اند. زیرا دیدگاه فقهای مذاهب اهل سنت نسبت به عللی که موجب تفریق قضایی را فراهم می کند اختلاف نظر دارند به گونه ای که یک علت از یددگاه یک مذهب از مصادیق طلاق و از دیدگاه مذهبی دیگر از مصادیق طلاق قضایی به شمار آمده است. در این تحقیق، سعی شده است ضمن بیان هر کدام از این مصادیق دیدگاه هر مذهب با ذکر دلایل و مستندات آنها در خصوص آن علت تبیین شود. روش تحقیق در این پایان نامه تحللی توصیفی از نوع کیفی و با استفاده از کتب معتبر و منابع فقهی مذاهب اهل سنت انجام گرفته است.