عنصر زاویۀ دید در داستان، ابزاری برای هدفمند کردن فرم و شیوۀ روایت است. زاویۀ دید علیرغم دارا بودن کارکرد منطقی داستانی، نوآوری های شگرفی را نیز در حیطۀ خود نهفته دارد تا نویسندگان صاحب ذوق آن را در آثارشان بروز دهند. موضوع پژوهش حاضر، بررسی زاویۀ دید در رمان دو نویسنده معاصر، عبّاس معروفی و عطا نهایی است. نتیجه نشان می دهد که علیرغم زمان محور بودن آن دو رمان، دو نویسنده در شیوۀ روایی داستان، به امکانات تازه ای در عرصه زاویۀ دید دست یافته اند. با تشابهی که در کارکردهای زاویۀ دید اوّل شخص و دانای کل در دو رمان وجود دارد، یافتن وجه افتراق زاویۀ دید در گرو شناخت شگردها و تمهیدات بکری است که دو نویسنده با خلّاقیّت تمام در این دو رمان ایجاد کرده اند به گونه ای که معروفی در رمان سال بلوا از چشم انداز دیگری به انواع تک گویی درونی مستقیم نگریسته است و نهایی نیز در نرد بخت هلاله، ضمن ایجاد یک بازی روایتی مخاطب شناسی راوی را اعتبار بخشیده استو نتیجه نشان می دهد که هر دو نویسنده توانسته اند در به خدمت گرفتن این نوآوری ها، در خلق یک یرمان، متمایز با نویسندگان دیگر موفّق عمل کنند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و جامعۀ آماری رمان سال بلواغ از عبّاس معروفی و نرد بخت هلاله از عطا نهایی است.