عطار نیشابوری صاحب چندین منظومه عرفانی است که همه آنها مبتنی بر یک طرح داستان است. برای بررسی اهمیت طرحهای داستانی وی با توجه به اینکه شخیت مهمترین عنر داستان است. شخصیت پردازی وی را با بررسی شخصیتهای فردی و نقشهای این شخصیت ها در جریان داستانها در دو مثنوی مصیبت نامه و منطق الطیر بررسی کرده ایم. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که عطار برای شناخت بهتر شخیتهای اصلی داستان از شخصیتهایی که نقش کمرنگ تری در داستان دارند استفاده کرده است و این شخصیتها را بیشتر به شکل ناشناس آورده است. سایل و دیوانه بسامد بالایی در این شخیتهای فرعی دارند و این به دلیل صریح و بی پروا بیان کردن سخنان به وسیله این افراد در جامعه است و همچنین اشاره کوتاهی به نقش این شخصیتهای فرعی در مقام خاموش بحث عرفانی شده است.