چکیده این پژوهش درصدد است تا یک نظریۀ داده بنیاد را در خصوص چگونگی نقش خدمات مشاورهای و روانشناختی در توانمندسازی زنان ارائه نماید. از این رو، دادهها از طریق مصاحبۀ عمیق از بین دانشجویان و استادان دانشگاه کردستان گردآوری شد. دادهها از طریق کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفتند و تعداد 35 کد محوری و 7 کد گزینشی تحت عناوین توانمندیهای (روانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، گروهی، جسمی و اکادمیک) احصا گردید. در این پژوهش، آشکار شد که توانمندسازی یک فرآیند است، نه یک فرآورده و تا زمانیکه تمام افراد درگیر در این فرایند درک صحیحی از الزامات توانمندی زنان نداشته باشند، برنامههای مشاورهای و روانشناختی نمیتواند اثربخش باشند. همچنین، ایجاد جوّ سازمانی مثبت و فرهنگ حمایتی توانمندسازی که در آن توانمندی بهطور خودجوش از خود دانشجویان و مدیران زن نشأت میگیرد نیز اهمیت دارد. دوّم، اجرای برنامههای توانمندسازی تصویر سازمانی دانشگاهها را بهعنوان مراکز آموزشی منحصر بهفرد و با فرهنگ خاص تقویت میکند. سوّم، بر اهمیت زمینه و موقعیت اجتماعی در اجرای توانمندسازی و همچنین پیروی از الگوهای وابسته به بسترهای فرهنگی بومی تأکید شد. مدیران دانشگاه باید شخصاً متعهد به توانمندسازی بانوان باشند. دانشگاهها با ارائه برنامههای آمادهسازی رهبری، فرصتهای شبکهسازی، آموزش مهارتها و دسترسی به منابع متنوع، میتوانند به دانشجویان دختر کمک کنند تا مهارتها و اعتماد به نفس مورد نیاز برای موفقیت در حرفههای مدیریتی آتی خود را توسعه دهند. کلیدواژهها