زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور تبیین مدلی برای تمایل به ازدواج بر اساس نظام ارزشی و کمال گرایی انجام شده است. مواد و روش: در این پژوهش روش و طرح تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی و ارائه ی معادلات ساختاری می باشد. جامعه پژوهشی در این تحقیق کلیه دانشجویان مجرد شاغل به تحصیل، مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان سال تحصیلی 93- 94 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده است. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس کمال گرایی هیل (HPS)، مقیاس بررسی ارزش های شوارتز (SVS) و پرسشنامه رغبت به ازدواج بود. نتایج به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 17 وAMOS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. روش آماری شامل آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کمینه و بیشینه و فراوانی) و آمار استنباطی (معنی داری همبستگی و معادلات ساختاری) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین نظام ارزشی (جمعی) و تمایل به ازدواج رابطه مثبت معناداری وجود دارد، در حالی که بین نظام ارزشی (فردی) و تمایل به ازدواج رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، بین نظام ارزشی (جمعی) و کمال گرایی (بهنجار و نابهنجار) رابطه معناداری وجود ندارد؛ در حالی که بین نظام ارزشی فردی و کمال گرایی (بهنجار و نابهنجار) رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل نشان داد بین کمال گرایی (بهنجار) و تمایل به ازدواج رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ در حالی که بین کمال گرایی (نابهنجار) و تمایل به ازدواج رابطه منفی معناداری وجود دارد. بنابر این و با توجه به آنچه که گفته شد، بین نظام ارزشی (جمعی) و تمایل به ازدواج با میانجیگری کمال گرایی رابطه معناداری وجود ندارد، در حالی که بین نظام ارزشی (فردی) و تمایل به ازدواج با میانجیگری کمال گرایی رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، تلاش افراد کمال گرا جهت دستیابی به معیارها و اهداف ارزشمند فردی صورت می گیرد، که در این میان کمال گرایان (نابهنجار) در معیارهای خود از جمله در زمینه ی ازدواج دچار افراط می شوند، و همین امر باعث بالاتر رفتن سن ازدواج در آنها می شود.