هدف پژوهش حاضر پیشبینی گرایش به بزه بر اساس سبکهای فرزندپروری، هویت و دلبستگی به والدین و همسالان در دانشآموزان دوره متوسطه است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری، کلیۀ دانشآموزان پسر شهر ارومیه که تعداد 210 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و آنها به پرسشنامههای نگرش به بزهکاری، سبکهای هویت، سبکهای فرزندپروری (توسط اولیاء تکمیل شد) و دلبستگی به والدین و همسالان پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (همزمان) استفاده شده است. یافتههای تحلیل دادهها نشان داد گرایش به بزه با سبک هویت سر در گم-اجتنابی، سبک فرزندپروری سهلگیرانه و ارتباط با همسالان رابطۀ مثبت و معنیدار، و با سبک هویت اطلاعاتی، تعهد، سبک فرزندپروری مقتدرانه و ارتباط با والدین رابطۀ منفی و معنیدار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که سبکهای فرزندپروری، هویت و دلبستگی به والدین و همسالان میتوانند به صورت ترکیبی 27 درصد از واریانش گرایش به بزهکاری را پیشبینی کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که سبکهای فرزندپروری، هویت و دلبستگی نقش مهمی در پیش بینی گرایش به بزهکاری دارند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که با آموزش این مهارتها به نوجوانان و والدین آنها، از این معضل پیشگیری کرد.