موضوع آبشستگی پایههای پل از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا این پدیده میتواند تبعات زیادی از جمله خسارات جانی و مالی ناشی از شکست پل را بههمراه داشته باشد.یکی از دلایل اصلی که باعث افزایش عمق آبشستگی موضعی می گردد انباشت موانع شناور جریان رودخانهها، نظیر تنه و شاخ و برگ درختان در اطراف پایههای پل می باشد. هدف از پژوهش بررسی میزان آبشستگی پایه های پل رودخانه سقز بر اثر تجمع موانع شناور و آوار و وجود شاخه ورودی بر رودخانه سقز می باشد. ل قابلیت مدل عددی با استفاده از داده های اندازه گیری شده ارتفاع سطح آب، سرعت کانال اصلی، عدد فرود و تراز سطح انرژی برای سیلاب 100 ساله اعتبار سنجی گردید. مقایسه نتایج قابلیت بسیار خوب مدل عددی در پیش بینی پارامترهای جریان را نشان می دهد. بررسی اثر انباشت موانع شناور جریان و وجود شاخه فرعی بر آبشستگی پایه پل نشان داد که عمق آبشستگی موضعی پایههای سواحل کناری (پایههای شماره 1و 2) کمتر از پایههای واقع در کانال اصلی است ولی تاثیر وجود شاخه یا انباشت اجسام بر افزایش عمق آبشستگی برای این پایهها بیشتر است. همچنین پایه شماره 1 کمترین مقدار را در بین پایهها دارد. ترتیب بزرگی عمق گودال آبشستگی موضعی برای سیلابهای مختلف بهصورت پایههای شماره 4، 3، 5، 2 و 1 است. حداکثر عمق آبشستگی موضعی در حالت وجود شاخه و دبی 200 ساله رخ داده و برای پایه شماره 4 است که مقدار آن توسط معادله CSU 15/1 متر محاسبه شده ولی معادله فرولیچ مقدار عمق را 04/1 متر محاسبه کردهاست.